هیِِِــــــــــــس بــــــــیــــــا تـــــــو18+
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 57
بازدید کل : 14990
تعداد مطالب : 10
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

موضوع انشا : خوش بختی …
به نام خدا
خوش بختی یعنی قلب پدر و مادرت بتپد …
پایان !!!
.
.
گارسون آمد …
پرسیدم : تلخ ترین قهوه ای که دارید چیست ؟ آهی کشید و جواب داد : زندگی …
پرسیدم : با چه شیرین میشود ؟ جوابی نداد … خواستم دوباره بپرسم که سرانجام با یک پوزخند جواب داد : شیرین شدنی نیست تا وقتی که ما انسان ها گناهکاریم !
.
.
سهراب سپهری در جشن تولد یک سالگی فرزندش گفت :
عزیزم ! یک بهار ، یک تابستان ، یک پاییز و یک زمستان را دیدی ! از این پس همه چیز تکراریست …
.
.
بزرگترین درد دنیا اینه که ببینی اونی که تا دیروز درداتو میکشیده داره درد میکشه !
اون یه نفر مادره …
.
.
یک بار ، یک بار و فقط یک بار می توان عاشق شد …
عاشق زن ، عاشق مرد ، عاشق اندیشه ، عاشق وطن ، عاشق خدا ، عاشق عشق …
یک بار و فقط یک بار … بار دوم دیگر خبری از جنس اصل نیست !
فرستنده : سما
.
.
خدا کنه هیچوقت “هست” های کسی نشه “بود” …
.
.
هیچ زخمی خوب نمیشه ، یا جاش میمونه یا یادش …
.
.
“زنها” تنهاییشان را گریه می کنند و “مردها” گریه هایشان را تنهایی …
.
.
مادرم …
قدمهایت را بر روی چشمانم بگذار تا چشمانم بهشت را نظاره کنند …
.
.
و روزگار چه بیرحمانه بی رضایتِ ما میگذرد و تنها این گَردِ پیری ست ، تاوان این گذران اجباری …
.
.
از زندگی آموختم که به هیچ عنوان برای کسی تکرار نشوم …
.
.
مرد کسی نیست که گریه نکند !
مرد کسی است که به گریه نندازد …
.
.
هیچ جای دنیا امنیت دستهای پدر و مادر رو نداره !
.
.
کاش هیچوقت آرزو نمی کردم که کفش های مادرم اندازه ام شود !
.
.
کاش زندگی هم دکمه پاور داشت !
.
.
همیشه با اونی باش که باعث بشه حس کنی بهترینی …
.
.
کاش هیچوقت بزرگ نمیشدم تا برای همیشه در آغوش

مادرم

جا می گرفتم !
.
.
از تمام دلتنگی ها ، از اشک ها و شکایت ها که بگذریم باید اعتراف کنم مادرم که میخندد خوشبختم !
.
.
همه ی موجودات زنده بعد از مرگشون فاسد میشن و خیلی از آدما قبل از مرگشون …
.
.
مرد از زن خیلی تنهاتره !
مرد لاک به ناخوناش نمیزنه که هروقت دلش یه جوری شد دستشو باز کنه و ناخوناشو نگاه کنه و ته دلش از خودش خوشش بیاد !
مرد موهاش بلند نیست که توی بی کسی کوتاهش کنه و اینجوری لج کنه با همه دنیا !
مرد نمیتونه وقتی دلش گرفت زنگ بزنه به دوستش و گریه کنه و خالی بشه !
مرد حتی درداشو اشک که نه ، یه اخمِ خشن میکنه و میچسبونه به پیشونیش !
یه وقتایی ، یه جاهایی ، به یه کسایی باید گفت : “میم … مثلِ مرد !”
.
.
عشق از جنس باران است ، کثیفش نکنید …
.
.
صدای خنده ی مادرم ، حتی غم هایم را هم می خنداند !!!
.
.
موندنی با لگد نمیره ، رفتنی با خواهش نمیمونه …
.
.
آدم یک “بودن” است و انسان یک “شدن” …
.
.
عاشقی لباس رزم پوشید و به جنگ روزگار رفت …
بین راه دیوانه ای را دید که از جنگ روزگار باز می گشت !
.
.
حق الناس همیشه پول نیست … گاهی دل است ؛ دلی که باید میدادی و ندادی …
.
.
به هرکسی محبت کنی او را ساختی و به هرکسی بدی کنی به او باختی ؛ پس بساز و نباز !
.
.
کسانیکه قدر دستان نوازشگر را ندانند ، عاقبت پاهای لگدکوب را می بوسند …
.
.
شاید قانون دنیا همین باشد ، من صاحب آرزویی باشم که شیرینی تعبیرش از آن دیگریست …
.
.
از یه جایی به بعد دیگه بزرگ نمیشی، پیر میشی …
از یه جایی به بعد دیگه خسته نمیشی ، میبُری …
از یه جایی به بعد هم دیگه تکراری نیستی ، زیادی ای …

 

 

 

 تحقیرت هم کنم کافـــی نیست
تفریقت میکنم از تمام زندگی ام

 

 


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 17 تير 1392برچسب:, توسط milad

اگه زندگیم در یه کاسه آب خلاصه می شد
اونو بدرقه راهت می کردم…

::
::

عشق از ازل است و تا ابد خواهد بود
جوینده ی عشق بی عدد خواهد بود
فردا که قیامت آشکارا گردد
هرکس که نه عاشق است رد خواهد بود …

::
::

در دل دردیست از تو پنهان که مپرس
تنگ آمده چندان دلم از جان که مپرس
با این همه حال و در چنین تنگدلی
جا کرده محبت تو چندان که مپرس . . .

::

::

در قید غمم، خاطر آزاد کجایی؟
تنگ است دلم، قوت فریاد کجایی؟
با آنکه ز ما یاد نکردی..
ای آنکه نرفتی دمی از یاد کجایی؟

::
::

شکر خدا نشد که عاشقت شوم
تقدیر این نبود که من لایقت شوم
یاد توا کنار دلم چال کرده ام
تا بیخیال تو و هق هق ات شوم

::
::

گرچه از فاصله ی ماه ز من دورتری
ولی انگاه همین جا و همین دور و بری
ماه می تابد و انگار تویی می خندی
باد می آید و انگار تویی می گذری . . .

::
::

وقتی خداحافظی میکنیم
چــه انـرژی عـظیـمی مـی خواهـد کـنترل اولین قـطره اشک بـرای نـچکیـدن . . .

::
::

اشک خیمه زده بر صفحه ی چشم نگرانم
چنـد روزیسـت که دلواپسـم و بـد نگرانم
کوچه از رهگذر سرد غمت زار و گرفته ست
شب بی تابش ماه روی تو برده امانم . . .

::
::

احساس تو چون طراوت باران است
بر زخم شکوفه های گل درمان است
هر وقت که در هوای تو می چرخم
انگار نفس کشیدنم آسان است . . .

::
::

من نه سکوت میکنم نه فال عشق از برم
فقط به تو خیره شدم ، من از تو هم ساده ترم
تو خوب میفهمی مرا وقتی پر از بهانه ام
ببین برای ماندنت چقدر عاشقانه ام . . .

::
::

بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد
یا آن که گدایی محبت شده باشد
خودبینی و خودخواهی اگر معنی عشق است،
بگذار که آیینه نفرت شده باشد . . .

::
::

انسانهای پاک و ساده را با تمام وجود دوست دارم
همانهایی که بدی هیچکس را باور ندارند
همانهایی که برای همه لبخند میزنند
همانهایی که بوی ناب “آدم” میدهند
و من باور دارم که وجود نازنینت شایسته دوست داشتن است . . .

::

تا چند نظر به روی مهتاب کنم / خود را به هوای دیدنت آب کنم
یک قطعه ی عکس خود برایم بفرست / تا در دل بیقرار خود ، قاب کنم . . .

::
::

این روزها هوای مرا نداری ، خفه نمیشوی ؟ بی هوای من !

::
::

خواب دیدم که دلم بند تو بود / خواب من تعبیر لبخند تو بود
تو به سان گل شدی اوج شکوه / نبض من ، در ساقه آوند تو بود . . .

::
::

باز هم از یاد تو ، شعله به پا خواسته / آتش سرخش ز نور ، قلب من آراسته
زردی روی مرا ، نیک تماشا نما / شمع وجود من از دوری تو کاسته . . .

::
::

دل صدچاک ما را تیغ ترحم بدرید / دل ما را به همان قیمت ارزان بخرید
دل من گرچه شکسته ، گوهری ناب شده / عشق در قلب تو آن تحفه ی نایاب شده .

::
::

زندگی چیدن سیبی است که یاید چید و رفت
زندگی تکرار پاییز است که باید دید و رفت
زندگی رودی است جاری هر که آمد
کوزه ای شادمان پر کرد و مشتی آب نوشید و رفت
قاصدک ? این کولی خانه بدوش روزگار
کوچه گردیهای خود را زندگی نامید و رفت . . .

::
::

قلبم فدای عزیزی که دنیایی از دلتنگی را به امید یه لحظه دیدنش به جان میخرم

::
::

فرشته مهربون از آسمون اومد پایین و گفت:
ازین دنیا چی می خوای تا برات برآورده کنم !
گفتم: اونی که داره این اس ام اس رو می خونه
گفت: نگفتم که تمومه دنیا رو !

::
::

با نگاهی هرس کن علف های هرز دلتنگی ام را . . .

::
::

باز هم از چشمه لبهای من/تشنه ای سیراب شد سیراب شد
باز هم در بستر آغوش من /رهروی در خواب شد در خواب شد
(فروغ)

::
::

نه سرو و نه باغ و نه چمن می خواهم
نه لاله نه گل نه نسترن می خواهم
خواهم ز خدای خویش کنجی خلوت
من باشم و آن کسی که من می خواهم . . .

::
::

آنکه باید بسوزد و بسازد منم / آنکه دائم بی تو میسوزد منم
آنکه آتش زد به قلب من تویی / آنکه خاموش است و میسوزد منم . . .

::
::

هر لحظه در کنار منی عاشقانه تر
با قلب عاشق و بدنی عاشقانه تر
تکرار شو حوالی دستان خسته ام
شاید مرا رقم بزنی عاشقانه تر . . .

::
::

ای داد دوباره کار دل مشکل شد
نتوان ز حال دل غافل شد
عشقی که به چند خون دل حاصل شد
پامال سبکسران سنگین دل شد

::
::

زندگی سخت است تو آسان بگیر
زندگی درد است تو درمان بگیر
زندگی مار است تو جانش بگیر
زندگی جام است تو کامش بگیر . . .

::
::

پر است خلوتم از یاد عاشقانه ی او / گرفته باز دل کوچکم بهانه ی او
نسیم رهگذر این بار هم نیاورده / به دست قاصدکی نامه با نشانه ی او

::
::

هر روز نبودنت را بر دیوار خط کشیدم
ببین این دیوار لامروت دیگر جایی برای خط زدن ندارد
خوش به حال تو که خودت را راحت کردی
یک خط کشیدی تنها ، آن هم روی من

::
::

قلب تنها چیزی است که شکسته اش هم کار میکنه

::
::

هنوز هم از تمام کارهای دنیا ، دلبستن به دلت بیشتر به دلم میچسبد

::
::

زخم که میخوری ، مزه مزه اش کن ، حتما نمکش آشناست !

::
::

من را از هر طرف نگاه کنی ، عاشق تو از آب در می آیم !

::
::

قلب کال من در فصل دست های تو می رسد
فصلی برای تمام رویاها ، دستی برای تمام فصل ها

::
::

بند دلم را به کفش هایت گره زده بودم که هرجا رفتی دلم را با خود ببری
غافل از اینکه تو پابرهنه میروی و بی خبر !

سلام  ، از سرد خونه مزاحم میشم !
اینجا یه قلب یخ زده هست که منتظر اس ام اس گرم شماست !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
توی معبد چشات هرکی در زد ، باز نکن !
چون اونجا فقط زیارتگاه منه !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
من اگر روح پریشان دارم / من اگر غصه هزاران دارم
به تن و زندگی ام زخم فراوان دارم / به تو و دوستی تو ایمان دارم . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بوسیدن قول ماندن نیست شروع با هم بودنه
درک و هم را فهمیدن و حس به هم رسیدنه . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
خدایا از عشق امروزمان چیزی برای فردا کنار بگذار
نگاهی ، یادی ، تصویری ، خاطره ای ، برای آن هنگام که
فراموش خواهیم کرد که روزی چقدر عاشق بودیم . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دل من غمگین است ، غصه ام سنگین است
گرچه با هم نفسم زندگی شیرین است
میل گل در من نیست ، بال من خونین است
اشک غم باید ریخت ، رسم دنیا این است . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
   اگرچه نازنینان را وفا نیست / گلستانی چو باغ آشنا نیست
اگر بر چرخ هفتم پا گذارم / دلم یک لحظه از یادت جدا نیست . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلم از عشق سهم کمی داشت / برایم با تو بودن عالمی داشت . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
کاش ظاهرمون مثل زغال سیاه بود اما باطنمون مثل خاکسترش سفید بود . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بلرزید کوه ها از غم ، خیانت را رصد کردند / میان آسمان عشق به ماه من حسد کردند
بغرید رعد ها از خشم ، شهامت خرد شد ، پوسید / قیامت کرد زمین وقتی ، ستاره ماه را دید . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دنیای پرنده قفس است و دنیای ماهی اقیانوس و دنیای من معرفت توست . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بپذیر نامه نوشتم که فقط یاد توام / به خدا منتظر لحظه دیدار توام
در گلستان ندهد هیچ گلی بوی تو را / تو گل سرخ منی به خدا خار توام
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر / عشق یعنی سجده با چشمان تر . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گر تو خواهی که بجویی دلم امروز بجوی
ورنه بسیار بجویی و نیابی بازم . . .

 

 

 

 

 

مسیج اورژانسى:همین آلان که دارى مسج مى خونى،خودت روماچ کن، دلتنگت شدم!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آموخته ام … که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد،

فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دعا میکنم غرق باران شوی / چو بوی خوش یاس و ریحان شوی

دعا میکنم در زمستان عشق / بهاری ترین فصل ایمان شوی . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

وصیت کردم بعد مرگم قلبمو اهدا کنن

اما گفتن اجازه صاحبش لازمه .

اجازه میدی !؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تنها یک راه به سوی بهشت وجود دارد که در زمین ، آن را عشق می نامند . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قرارمون این نبود ، قرار بود برای برقراری یکدیگر بکوشیم

نه برای بی قراری ، حالا که از من دوری بدجوری بی قرارتم . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عاشقتم تو این دو روز خوب و بد / با من بمون ، باهات بمونم تا ابد . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مست عشقم مست شوقم مست دوست / مست معشوقی که دنیا دست اوست . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

روز محشر عاشقان را قیامت کار نیست / کار عشق جز تماشای وصال یار نیست . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ما ز یاران چشم یاری داشتیم

هندوانه کاشتیم اما کدو برداشتیم !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

امروز رفتم برات یه ساعت بخرم ولی هرچی گشتم

هیچ ساعتی به قشنگیه اون ساعتی که دیدمت پیدا نکردم !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گاه برای ساختن باید ویران کرد ، گاه برای داشتن باید گذشت

و گاه در اوج تمنا باید نخواست . . .

 

دیوانگی آزادی ام را بپذیر / این قلب بدون شادیم را بپذیر

یا مثل همین دولت تحریمم کن / یا بسته پیشنهادی ام را بپذیر . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اس ام اس جدید عاشقانه ، اس ام اس غمگین ، اس ام اس دیماه??


الهی قربون اون دلت برم که مثل یخچال فقرا هیچی توش نیست !


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

صدفها صدای دریا را با خود دارند ، فلس های ماهی ، بوی ماهی را

اما استخوان های انسان هیچ نشانی از وفا ندارند . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
باید خریدارم شوی ، تا من خریدارت شوم

با جان و دل یارم شوی ، تا عاشق زارت شوم . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من نیستم چون دیگران ، بازیچه بازیگران

اول بدست آرم تو را ، بعدا گرفتارت شوم . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من اگر دفتر نفرین شده اندوهم / اگر از نسل گلی هـرزه به روی کوهم

اگر از کل جهان وارث یک احساسم / تو همان آدمک چوبی پیمان شکنی

که فقط لایق آتش زدنی  . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دیگه یار نمیخوام وقتی که میبینم عشق دروغه چراغش بی فروغه

آخه وقتی که وفا نیست عشق و عاشقی چیست . . . ؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دلتنگی همیشه از ندیدن نیست ، لحظه های دیدار با همه زیبایی

گاه پر از دلتنگیست . . .

.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دست من گیر که این دست همان است که من

بارها در غم هجران تو بر سر زده ام . . .

 

نقاش نیستم ! اما تمام لحظه های بی تو بودن را درد میکشم . . .


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 17 تير 1392برچسب: اشعار سینا پناهی اشعار عاشقانه فریدون مشیری اشعار سهراب سپهری اشعار مهدی سهیلی اشعار دکتر علی شریعتی دوبیتی های عاشقانه از ایزدی اشعار نیما یوشیج اشعار سید حمیدرضا برقعی اشعار احمد شاملو اشعار قیصر امین پور اشعار مهدی اخوان ثالث اشعار عاشقانه خاطره حیدری زاده اشعار مژگان عباسلو اشعار مریم حیدر زاده اشعار فروغ فرخ زاد اشعار سید علی صالحی اشعار معصومه عرفانی اشعار علیرضا قزوه اشعار عاشقانه نسرین بهجتی اشعار سیمین بهبهانی اشعار شاعران پیرامون هتاکی اشعار مذهبی اشعار مریم جعفری آذرمانی اشعار و دلنوشته های سید حامد رحمتی متن آهنگ های گوگوش اشعار محمد علی بهمنی متن آهنگ های حمیرا اشعار زیبای مادر اشعار زیبای پدر اشعار عاشقانه دکتر افشین یداللهی اشعار عاشقانه اشعار ابراهیم ناصری مقدم اشعار مجید محمد پور اشعار بهناز جعفری متن آهنگ های رضا صادقی اشعار مجتبی سلطانیان اشعار سید مهدی ضیابخش اشعار بیت‌الله جعفری اشعار حمید مصدق اشعار فاطیما محرابی اشعار پوریا بیگی اشعار پیمان ولی عبدی اشعار مرتضی محمودی اشعار زعفر نظر زاده زاهد اشعار فهیمه خراسانی اشعار امیر مهر پرور اشعار حمید مرادی متن آهنگ های شادمهر عقیلی متن آهنگ های علی عبدالمالکی متن آهنگ های محمد رضا گلزار متن آهنگ های مجید خراط ها متن آهنگ های محسن یگانه اشعار مهدی ملازاده اشعار راد اشعار محمد رضا آقاسی اشعار فاضل نظری اشعار مالک یوسفی اشعار سید مجتبی محسن زاده اشعار امیر قربانپور اشعار نیما ایمانی اشعار ایمان ترکاشوند اشعار رضا کاظمی اشعار گلناز میرزایی اشعار رستم نادرعلی خویی ( رئوف ) اشعار علی فردوسی اشعار جواد شیخ الاسلامی اشعار مرتضی عبداللهی اشعار رضا احسان پور اشعار محمد جواد حیدری اشعار جواد نعیمی اشعار یاشار صلاحی اشعار محمود صادقی ( ادیب شعر ) اشعار امیر لالایی اشعار احسان ابراهیم پور اشعار علیرضا خاکساری اشعار حسین زمانی ( سکوت ) متن آهنگ های شهاب تیام متن آهنگ های مرتضی پاشایی اشعار گروس عبدالملکیان, توسط milad

خصوصیات اقایون

۱-در نگاه اساطیری به روابط مختلف بین زن و مرد همیشه اول مرد است که پیشنهاد میدهد و تمایل را در زن ایجاد میکند.

۲-انچه بین اکثر زن ها و خوشبختی فاصله می اندازد یک مرد است.

۳-عوض کردن شوهر فقط یعنی عوض کردن مشکل.

۴-مردها اصول و قوا نینی را ارائه کرده اند که بر اساس ان دنیا اداره میشود و یکی از مواردی هم که مورد توصیف قرار داده اند زن است.

۵-قبل از ازدواج مردها حاضرند به خاطر تو حتی جانشان را هم فدا کنند.ولی بعد از ازدواج حتی حاضر نیستند به خاطر تو لحظه ای دست از روزنامه خواندن بردارند.

۶-باستان شناس بهترین شوهر است چون هرچه زنش پیرتر بشود علاقه اش به او بیشتر میشود!!

۷-وقتی مردی در اتومبیل را برای همسرش باز میکند یا اتومبیل جدید گرفته و یا همسر جدید.

۸-برای خیلی از مردها زندگی کردن با یک زن موفق کار سختی است به نظر می رسد انها از چنین زن هایی خیلی بدشان می اید.تعداد مردهایی که انقدر سخاوتمند باشند که قدرت پذیرش موفقیت زنشان را داشته باشند بسیار کم است.

۹-تنها زمانی که زنی میتواند مردی را عوض کند دوران کودکی اوست.

۱۰-ظاهرا مردها نمی توانند با زن ها احساس برابری کنند.انها ناچارند تصور کنند برتر از زن ها هستند وگرنه احساس حقارت می کنند.

۱۱-تعریف و تمجید های زن ممکن است روی ذهن مرد تاثیر بگذارد و باد غرور را در سرش بیندازد اما انتقاد های زن مستقیما روی قلب مرد تاثیر میگذارد و ان چنان دلش را می فشارد که دیگر به اندازه قبل جا برای دوست داشتن ان زن باقی نمی گذارد.

 

۱۲-به دست اوردن مردها اسان اما حفظ شان سخت است.

۱۳-در جاده عشق همیشه قلب مردها یا دارد با سرعت غیرمجاز حرکت میکند و یا در پارک ممنوع ایستاده.

۱۴-ازدواج کردن با یک مرد مثل خرید چیزی است که بارها در ویترین تماشایش کرده ای و از ان خیلی خوشت امده.وقتی بالاخره ان را می خری و به خانه می اوری خوشحال هستی اما متوجه می شوی که با سایر وسایل خانه چندان هماهنگی ندارد.

۱۵-مردها در زندگی بیشتر دنبال این هستند که احمقی پیدا بشود و به انها بگوید عاقل هستند.

۱۶-مردها متجاوزند.انها با چشم شان-قوانین شان و زبانشان به خانوم ها تجاوز می کنند.

۱۷-مرد مودب و متشخص کسی است که با خوشرویی مخالفتش را بیان می کند.

۱۸-مردها بر اساس میزان موفقیت های خانوم ها درباره انها قضاوت می کنند.در صورتی که خداوند فقط به تلاش های انها توجه میکند.

 

 

 خصوصیات خانوم ها

۱-زن برای دوست داشتن است نه فهمیدن.

۲-بزرگ ترین خوشبختی یا بد بختی هر مردی همسر اوست.

۳-زن ها بیشتر دلشان میخواهد حق با ان ها باشد تا اینکه منطقی باشند.

۴-زن بودن واقعا کار سختی است.مشکل اصلی زن ها ا ین است که باید مدام با مردها سروکار داشته باشند.

۵-هرگز نباید به زنی که سن واقعی اش را میگوید اعتماد کرد چون از این کارش می شود  فهمید که نمی توا ند هیچ حرفی را پیش خودش نگه دارد.

۶-مردها به زن ها به چشم پرنده سرگردانی نگاه میکنند که از ان بالا به سوی انها امده.موجودی ظریف تر-حساس تر-عجیب تر-دوست داشتنی تر و پر احساس تر از مرد که برای انکه فرار نکند باید او را در قفس نگه داشت.

۷-دو نوع عشق و محبت وجود دارد. یکی دوست داشتن زنی که دوستش داری و دیگری احترام گذاشتن به زنی که دوستت دارد.

۸-بالا رفتن سطح فهم و شعور یک مرد بستگی به زنی دارد که با او همنشین است.

۹-همین که به زن و مرد حقوق مساوی داده شود خواهیم دید که زن ما فوق مرد میشود.

۱۰-شرافت زن مانند پوست خز حساس و لطیف است.تحمل غبار را ندارد.

۱۱-در شروع هر کار بزرگی همیشه زنی وجود دارد.

۱۲-هر مردی وقتی بزرگ و سرشناس میشود فکر میکند فقط نتیجه زحمت و کار خودش او را به اینجا رسانده.ولی زنش به این فکر میخندد و میگذارد شوهرش به همین خیال باشد.

۱۳-زن ها عاقل تر از مرد ها هستند چون اطلاعات و معلومات کمتری دارند ولی درک و فهمشان بیشتر است.

۱۴-اخرین چیزی که زن کشف ان را در مردی که دوستش دارد یا به او وابسته است می پذیرد عدم شهامت است.

۱۵-بیشتر زن ها خیلی دلشان به حال شوهر زن های دیگر میسوزد.

۱۶-هیچ کس در دنیا به اندازه همسر یک مرد از نقاط قوت و ضعف او با خبر نیست.

۱۷-از زمانی که حوا به ادم سیب(گندم) تعارف کرد زن مجازات شد که برای مرد غذا تهیه کند و وقتی هم او از غذا خوشش نیامد رنج و عذابش را تحمل کند.

۱۸-زن ها از مرد ها برترند.به هیچ وجه معتقد نباشید که خانوم ها و اقایون با هم برابرند.

 

 

- اقایون بدانند

{{مطمئن ترین کار برای ا نکه دل زنی را به دست بیاوری ا ین است که از سلاح زانو زدن استفاده کنی.}}

{{مردی که شغلی دارد که مناسب اوست و زنش را هم دوست دارد در واقع دیگر از زندگی طلبی ندارد.}}

{{همه ترجیح می دهند به غریزه یک زن اعتماد کنند تا به عقل یک مرد.!!}}

{{مردها در برابر زن ها سه انتخاب دارند= یا عاشق شان بشوند ـ یا از دست شان عذاب بکشند ـ و یا ان ها را به یک اثر ادبی تبدیل کنند.}}

{{من از تملق خوشم نمی اید و نمی فهمم چرا بعضی مردها فکر می کنند با حرف هایی که خودشان هم  اصلا ا نها  را قبول ندارند می توانند  شدیدا توجه زنی را به خودشان جلب کنند.}}

{{ ا نچه که به عنوان شم و درک بالای زن از مرد تلقی می شود در واقع در اغلب موارد چیزی بیشتر از روشنی در رفتار مرد نیست.}}

 

- خانوما بدانند

{{ دلیل اینکه مرد نسبت به همسرش بی تفاوت می شود این است که هر وقت بخواهد می تواند او را ببیند.}}

{{ زن ترکیب اعجاز امیزی است از تضاد های فوق العاده جالب.}}

{{عشق راستین مرد از ان زنی نیست که او را هیجان زده می کند و احساساتش را به غلیان می اورد بلکه ان را نثار زنی می کند که بتواند در کنارش عمیقا احساس ارامش کند.}}

{{مردها هستند که هوش را برای ما معنی می کنند_مردها به ما می گویند مفید بودن یعنی چه _مردها زیبایی را برای ما تعریف می کنند _حتی زن بودن هم انها برای ما تعریف می کنند.!!}}

اخطار  البته این مورد اخرو زیاد جدی نگیرید فقط واسه پر کردن صفحه بود همین !!!!!!!!!

 

 سه ویژگی مشترک زن ها و مردها

*مردهای جوان و زنها امادگی زیادی برای فاش کردن راز دیگران دارند چون از ا ینکه مورد اعتماد قرار گرفته و محرم راز شده ا ند دچار غرور می شوند.

*دست کم یک مورد هست که مرد ها و زن ها درباره ان هم عقیده هستند٫هیچکدام به زن ها اعتماد نمی کنند.

*مرد ها به هیچ وجه نمی د ا نند چطور و زن ها ا بدا نمی د ا نند چه موقع به یک رابطه خا تمه بدهند.

 

 تفاوت های خانوم ها و اقایون

*مرد های زیادی به خاطر عشق دست به خودکشی می زنند ولی تعداد زن هایی که از فرط عشق می میرند بیشتر است.

*زن ها همیشه نگران چیزهایی هستند که مردها فراموش می کنند.مردها همیشه نگران چیزهایی هستند که زن ها فراموش نمی کنند.

*مردها زیاد عاشق می شوند ولی عشق شان کم است.زن ها کم عاشق می شوند اما عشق شان زیاد است.

*وقتی مردی بلند می شود تا صحبت کند مردم اول به حرف هایش گوش می دهند بعد به او نگاه می کنند.وقتی زنی بلند می شود که صحبت کند مردم اول به او نگاه می کنند و اگر خوششان امد به حرف هایش گوش می دهند.

*زن ها تا موقعی که ازدواج نکرده ا ند نگران ا ینده هستند و مردها تا موقعی که ازدواج نکرده ا ند اصلا نگران ا ینده نیستند.

*مردها موسیقی خشن می سازند اما اسمش می شود((راکن رل)).ولی وقتی زن ها خشونت را با واژه های شعرشان بیان می کنند می گویند زن ها خشن و ستیزه جو هستند.

*مرد همیشه دنبال کسی است تا بتوا ند پیش او از خودش تعریف کند و زن همیشه دنبال کسی می گردد تا سرش را روی شا نه اش بگذارد.

*اکثر زن ها سایر زن ها را رقیب و دشمن خودشان می بینند.اکثر مردها مردهای دیگر  را پشتیبان و حامی خودشان فرض می کنند.

*تفاوت بین زن و مرد در ا ین است که اگر قرار باشد بین مهار کردن یک توپ و نجات جان یک کودک یکی را ا نتخاب کنند یک زن بی ترد ید نجات کودک را ا نتخاب می کند بدون ا ینکه به ا ین مسئله فکر کند که ا یا کس دیگری در خط دفاع هست که بتوا ند توپ را مهار کند یا نه.

*مردها می گویند زن ها خیلی پرحرفند.اگر در مجلس بوده باشید می دانید  که پر حرفی عمدی نماینده ها برای به تعویق انداختن رای گیری اختراع مردهاست.

*ای کاش مردها هم به ا ندازه زن ها مصمم و ثابت قدم بود ند.

*مردها می گویند خیلی دوست دارند زن به خودش متکی باشد و احساس استقلال کند.در صورتی که در عمل حتی لحظه ای را برای ویران کردن خشت به خشت این ویژگی تلف نمی کنند.

 

 

 


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 16 تير 1392برچسب:, توسط milad

 

پشه نشسته رو پام داره خونمو می خوره , دستم رو بردم بالا بزنمش یهو داداشم میگه اااا می خوای بکشیش؟! پَـــ نَ پـَـَـ خونش رو خورده می خوام بزنم پشتش آروغ بزنه ببرم بخوابونمش !!

*************

اسپری سوسک کش زدم به سوسکه، سوسکه افتاده به پشت دست و پا میزنه...هم خونه ایم اومده میگه داره جون میده..؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ قیافه تورو دیده از خنده ریسه رفته

*************

دیشب با دوستم داشتیم حکم بازی میکردیم ... بی بی انداختم ... میگه بی بی بازی کردی؟
پَـــ نَ پَـــ انداختم وسط یه شوهر خوب واسش گیر بیاریم

*****************

- کارگر هستین؟؟؟
- پَـــ نَ پَـــ...گـاویم...لباس کارگر پوشیدیم میخوایم از بیمه بیکاری استفاده کنیم

******************

(منو داداشم دو قلوییم)در حال قدم زدن بودیم داداشم چند متر جلوتر از من راه میرفت یارو اول داداشمو دید اومد جلوتر منو دید, رنگش پرید برگشت گفت دو قلویید
گفتم:پـَـــ نَ پـَـــ اجسام از آنچه در آینه می بینید به شما نزدیک تر است

******************

رفتم پمپ بنزین به یارو میگم ۴۰ تا بزن
میگه ۴۰ لیتر؟
پَـــ نَ پَــــ ۴۰ تا قاشق چای خوری

************

به دوستم میگم فهمیدی مریم جدا شد؟؟؟ میگه از شوهرش؟؟؟؟؟
پَـــ نَ پَــــ چسبیده بود کف ماهیتابه کفگیر زدم جدا شد

*************

از دل درد دارم میمیرمو جلوی دستشویی دارم پیچ و تاب میخورم . بعد 2 ساعت یارو اومده بیرون میگه دستشویی داری ؟؟
میگم پَـــ نَ پَـــ دیدم فضای مناسب و دلبازیه اومدم موج مکزیکی تمرین میکنم.

*************

به دوستم گفتم برو بالا نردبون چراغ و ببند گفت بچرخونمش؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ تو نگهشدار من نردبون و میچرخونم!

*************

دوستم در یخچالو باز کرده,دیده هیچی توش نیس,میپرسه:واقعا خالیه!؟
میگم پَــ نَ پَـــ هیدنشون کردیم که غریبه ها نبیننشون !!

************

میگن کریستف کلمب وقتی رسید به امریکا سرش رو از پنجره کشتی کرد بیرون از یه سرخ پوست پرسید داداش اینجا آمریکاست؟
سرخ پوسته گفت پَـــ نَ پَـــ ژاپونه ما هم چون شلوار پامون نیست از خجالت قرمز شدیم!

************

دارم رو تردمیل عینه خر میدووم یارو مبگه اینجوری میدویی لاغر کنی؟؟
میگم پـَــ نَ پـَـــ دارم واسه نقش آفرینی تو سری جدید میگ میگ آماده میشم...!!

**************

پایان نامم تموم شده زنگ زدم به استاد میگه میخوای دفاع کنی؟پـَـَـ نَ پـَـَــــ میخوام حمله کنم

***********

پریشب تو خیابون میرفتم داشتم با فندکم بازی میکردم،
پلیس رد شده میگه اون چیه؟ فندکه؟میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ مشعل المپیکه دارم میبرم لندن!!

************

رسیدیم پشت در خونه ، کلید نداشتم به داداشم میگم کلیدتو بده،
میگه میخوای درو باز کنی؟ میگم پَـــ نَ پـَــــ میخوام بدمش به حسین تهی از معطلی درش بیارم….

************

۲ ساعته از بیرون صدای قار قار میاد…داداشم میگه صدای کلاغه ؟
میگم پــَ نَ پـــَ قناریه متال میخونه!!!!

*************


رفتم درمونگاه , منشیه میگه : مریض شمایید؟
گفتم پَــــ نَ پَــــ من میکروبم , اومدم خودمو معرفی کن!

************

با دوستم رفتیم باغ وحش،جلوی قفسِ شیر وایسادیم.
دوستم میگه:شیرِ؟ میگم:پَــــ نَ پَــــ… گربه اس باباش مرده ریش گذاشته!!!!

************

دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم از راه اومده میگه خوابه؟
میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!!!!

***********

داشتم میرفتم باشگاه وسط راه یادم اومد یه چیزی رو یادم رفته، برگشتم خونه.در زدم داداشم در رو باز کرده با تعجب میپرسه حامد تویی؟!!!نرفتی باشگاه؟
میگم:پَــــ نَ پَــــ حامد رسید من دیلیوریشم…

***********

به دوستم میگم فهمیدی مریم جدا شد؟؟؟
میگه از شوهرش؟؟؟؟؟ پـَــ نَ پـَـــ چسبیده بود کف ماهیتابه کفگیر زدم جدا شد…

************

واسه استخدام رفتم یه شرکتی خانومه میگه :شما برای آگهی استخدام اومدین؟
گفتم پـَـَـ نَ پـَـَــــ اومدم بگم اصلا رو من حساب نکنین!!!!!

************

رفتم دادگستری یارو میپرسه شکایت داشتید؟
گفتم پـَـَـ نَ پـَـَــــ یه خورده برنج آوردم با ترازوی عدالت وزن کنم !

************

رفتم خونه دوستم کامپیوترش خرابه… میگم پاورت
سوخته کامل! میگه یعنی یکی دیگه بگیرم ؟ میگم پَـــ نَ پَــــ سوختگیش جدی نیست پماد سوختگی بزنی خوب میشه

************

. میگم دیشب یه پشه اومده بود تو اتاقم میگه کشتیش؟
پَــــ نَ پَـــــ اومدم بِزنم، نتونستم ، خونِ من تو رگهاش جریان داشت! ،یهو گفت بابا …!! بعدشم نشَستیم دوتایی تا صبح گریه کردیم ، گوشه اتاق

**************

رفتم جلسه ثبت نام ۱ساعت وایسادم.یارو اومده میگه میخوای
ثبت نام کنی؟ پـَـــ نَ پـَـــ اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو سیه مویتو ببینم بروم..

*************

هفته پیش مریض شدم، رفتم آمپول بزنم …
آمپولارو دادم به پرستاره …میگه آمپول بزنم؟
پَ نه پَ توش آب پر کن تفنگ بازی کنیم!

************

عکس نیمه ی راست صورتم رو گذاشتم فیس بوک
اومده میگه : عکس نصفه گذاشتی رو پروفایلت ؟
میگم : پـَ نه پـَ توی حراج بودم ۵۰ در ۱۰۰ تخفیف بهم خورده این شکلی شدم

*************

رفتم دم مغازه به یارو میگم قرص پشه داری؟ میگه واسه کشتنش میخوای؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ برا سردردش میخوام!!!

*************

رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربونی بین همسایه ها پخش میکنم، یارو میپرسه نذریه؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ با خود گوسفنده مشکل داشتیم کشتیمش!!!

*************

کمرم درد می کنه یه پارچه بستم بهش. داداشم میگه کمرت درد می کنه؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ادای داداش کایکو رو در بیارم.

*************

داریم 10 نفری بازی شبکه ای میکنیم. اومده میگه جدی حال میده؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اسکولیم! عذاب داره اما میخوایم تهذیب نفس کنیم.

**************

تو صف پمپ گاز منتظرم تا نوبتم بشه، یارو زده به شیشه میگه آقا شما هم می‌خوای گاز بزنی‌؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ من می‌خوام لیس بزنم !

*************

رفتم بانک پول بگیرم. کارمنده میگه پول رو میبرین؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام وایسم اینجا هر کس رقصید بریزم رو سرش شاباش بدم

***********

دارم به خواهر زاده ام دیکته می گم... رسیده آخر خط، می گه برم سر خط؟
پـَـ نه پَــ، بقیشو رو فرش بنویس!

*************

داشتیم تو خیابون قدم می زدیم كه یهو صداى ترمز شدیدى اومد و دو تا پا كه یكى عمودى یكى افقى رو هوا بود... خلاصه ملت جمع شدن بالای سر طرف، كه در این هنگام راننده پیاده شد و در كمال خونسردى گفت: آقا چیزیتون شد؟ یارو هم با همون وضع و صورت خونى مالى در حالی كه به سختى نفس می كشید گفت: پـَـ نه پَــ، خودمو انداختم زمین از داور پنالتى بگیرم!

راننده گفت: نمكدون! منظورم اینه كه می خواى زنگ بزنم اورژانس؟
یارو گفت: پـَـ نه پَــ، زنگ بزن برنامه نود، عادل اینا كارشناسى كنن صحنه پنالتى بود یا نه!

*************

تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن. مامان اومده می گه چیزی شکوندی؟
پـَـ نه پَــ، شیشه نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین!

************

کله صبحی رفیقم می‌خواست بیاد درس بخونیم، بهش زنگ زدم گفتم دوتا نون هم بگیر بیار.
گفت واسه صبحونه؟
پـَـ نه پَــ، واسه ذخیره سازی تو روزای سخت زمستون!

**************

خواهرم از بیرون میاد خونه... می‌بینه پشت سیستمم... می گه کامپیوتر روشن کردی؟ پـَـ نه پَــ، دکتر گفته بشین جلوی مانیتور خاموش زل بزن بهش واسه چشات خوبه!

**************

تو هواپیما نشستم دارم دعا می‌خونم بغل دستیم می‌گه دعا می‌کنی سالم برسی؟
پـَـ نه پَــ، دوست دارم صحنه سقوط هواپیما رو از نزدیک ببینم دعا می‌کنم سقوط کنیم!

**************

زنه شکمش اومده جلو، رفیق ما می پرسه این خانم حامله است؟
پـَـ نه پَــ، این زن آقا گرگه ‌است، شنگول رو خودش خورده، منگول رو داده به شوهرش!

************

کامپیوترم یه ویروس گرفته بود رفتم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم بعد سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده:
آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذف کنید؟
پـَـ نه پَــ، می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه، بشه عصای دستم نور چشام!

************

دم دستشویی عمومی ایستاده ام تا نفر قبلی بیاد بیرون، اومده بیرون، می بینه دارم پیچ و تاب می خورم می گه دستشویی داری؟
پـَـ نه پَــ، دارم با صدای موزیکی که نواختی تمرین رقص عربی می کنم!

************

شمع های ماشینم سوخته، رفتم تعمیرگاه...
می پرسه عوضشون کنم؟ پـَـ نه پَــ، فوتشون کن تا صد سال زنده باشی!

************

زنگ زدیم 110 می گم آقا این جا دزد اومده، ما گرفتیمش لطفاً کسی رو بفرستید. می پرسه می خواهید ازش شکایت کنید؟
پـَـ نه پَــ، زنگ زدیم بگیم وسیله همراش نیست شما تا یه جایی برسونیدش، تو خیابون نمونه این موقع شب!

************

بسته سیگارمو گرفته که از توش سیگار برداره... می گه اِ اِ اِ همین یه نخه؟
پـَـ نه پَــ، این یه دونه چشم گذاشته، بقیه رفتن قایم شدن!

************

به مامانم می گم: فکر کنم دیگه وقتشه از تنهایی در بیام، هر چی باشه بیست و شش سالمه مامان... می گه: یعنی زن می خوای پدرسوخته؟
می گم پـَـ نه پَــ، یه داداش توپول موپول می خواستم روم نمی شه به بابا بگم.

*************

رفتم آسایشگاه برای دیدن سالمندان. مسئول اونجا می گه: اومدی عیادت؟
پـَـ نه پَــ، اومدم 2 تا از این پیرمردها رو ببرم بزرگ کنم!

************

به داداشم می گم برو عصای آقاجون رو بیار؛ می گه مگه آقاجون می خواد بره؟
پـَـ نه پَــ، می خواد به اذن پروردگار عصا رو تبدیل به اژدها کنه!

************

نفس نفس زنون خودم رو رسوندم به اتوبوس. راننده می گه: می خوای سوار شی؟
میگم پـَـ نه پَــ، اومدم سفر خوشی رو براتون آرزو کنم!

************

همسایه مون می گم تخم مرغ داری؟ می گه می خوای غذا درست کنی؟
پـَـ نه پَــ، می خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسی داره!


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 16 تير 1392برچسب:, توسط milad

یه قزوینیه دم مردن وصیت میكنه كه وقتی مردم منو بسوزونید و از خاكسترم پودر بچه درست كنید.

·  قزوينيه مي گن شما چرا اينقدر خوشبختين؟ ميگه: براي اينکه بخت مي ترسه به ما پشت کنه

·  اهل قزوینم ، روزگارم بد نیست
مهد کودک دارم بچه هایش توپولی و موپولی
برده ام تک تک شان زیر آن سرو بلند پشت آن کپه خاک
آب را گل نکنید ، شاش را ول نکنید
شاید آن پایین تر کودکی می شوید ، کون خود را در آب
**** سهراب قزوینی ****

·    اخرین فتوای مراجع: احتیاط واجب براین است که مسافر در سفر نماز را شکسته بخواند و در قزوین نشسته

·    کمربند شلوار ضامن سلامتی شماست . (روابط عمومی شهرداری قزوین)

·  با توجه به مسدود بودن راههای خروجی قزوین و گیر افتادن هفت هزار مسافر، امروز در قزوین عید اعلام شد

·  قزوینی یه می ره جبهه. آمار شهدا زیاد میشه! تحقیق می کنن می بینن خمپاره که میاد، هیچ کس جرات نمیکنه بخوابه رو زمین!!!

·  قزوینیه میاد تهران بواسیرشو عمل میكنه، بعد میره شركت بیمه كه پولشو بگیره، اونجا بهش میگن چون شما تو قزوین بیمه هستید، باید برید همونجا پولتون رو بگیرید. خلاصه قزوینیه هم برمیگرده قزوین، میره شركت بیمه میگه: بالام جان من تهران عمل جراحی داشتم، گفتن بیام اینجا پولمو بگیرم. مسوول اونجا ازش میپرسه: شما كجاتون رو عمل كردین؟ قزوینیه میگه: بواسیرم رو. یارو میگه: اِهكی! بالام جان بیمه كه پول عمل زیبایی رو نمیده!!!

·  قزوینی میره مسجد می بینه نماز جماعته همه رفتن رکوع می زنه : منو این همه خوشبختی محاله محاله محاله

·  یه روز یه اصفهانی و یه تهرانی ۰و یه قزوینی می میرند.آنقدر به خدا التماس می کنند تا اینکه خدا با برگشتن آنها به دنیا موافقت می کنه به شرطی که دیگه گناه نکنند وگرنه سنگ می شوند. خلاصه آنها به دنیا برمی گردند.همان اول کار تهرانیه یه دختره را میبینه و می افته دنبالش. همان دم سنگ میشه.بعد مدتی اصفهانیه یه ۵ تومانی روی زمین می بینه خم میشه که برداره قزوینیه می گه : خاک تو سرت . هم خودت رو بدبخت کردی هم منو

·  قزوینیه به جنیفر لوپز میگه : آخه تو كه اینقدر با كلاسی ، اینقدر خوشكلی اینقدر محبوبی پس واسه چی نماز نمی خونی

·  به قزوینیه می گن چه اهنگی دوست داری؟ می گه اون اهنگ معین که می گه. پشتت رو کردی بر من بگو مگو نداره

·  به قزوينيه ميگن زن رو تعريف كن، ميگه: بالام جان، زن حجميست زائد كه فضاي اطراف كان رو اشغال كرده!

·  قزوينيه مي‌ميره، پسرش مي‌بينه وصيت كرده قبرشو شيب دار بسازن!
چند وقت بعد قزوينيه مياد به خواب پسرش، پسره مي‌پرسه: بابا جريان اين قبر شيب دار چيه؟
قزوينيه ميگه: بالام‌جان، تا بچه‌ها بيان روش سر بخورن!


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 16 تير 1392برچسب:, توسط milad

تركه ميره مدرسه دنبال پسرش که اسمش ماشالا بوده. ميره طبقه ي اول، مي بينه روی یه تابلو نوشتن كه  : محل نگهداري دانش آموزان با استعداد. از مسئولش مي پرسه: آقا بچه ما اينجاس؟ طرف ميگه: نه داداش. ميره طبقه ي دوم، مي بينه يه تابلو زدن كه روش نوشتن: محل نگهداري دانش آموزان متوسط. ميبينه بچش اونجاهم نيست. ميره طبقه ي سوم، مي بينه يه تابلو زدن كه : محل نگهداري دانش آموزان خنگ، كودن، كم حافظه ! با خودش مي گه حتما همينجاس. ميبينه بچش اونجا هم نيست. ميره طبقه ي چهارم، مي بينه يه تابلو زدن كه روش نوشتن: محل نگهداري ماشالا

یه روز یزدی ها دور هم جمع میشن و میگن که چرا ملت واسه ما جک درست نمی کنن؟بعد تصمیم میگیرن که یه کار مسخره کنن که بقیه براشون جوک بسازن.بعدش همگی با هم میرن وسط کویر یزد یک سد خیلی بزرگ می سازن.و فکر می کنن که از فردا براشون جوک درست میشه!فرداش که بر میگردن پیش سد- میبینن که به اندازه چند تا اتوبوس عرب و ترک و لر و غیره اومدن بالای سد نشستن و قلاب به دست در حال ماهیگیری هستند

توی مجلس خواستگاری عروس خم شده بود که به داماد چایی تعارف کنه که یکدفعه می گوزه!بعد از خجالتش فرار می کنه و میره تو آشپزخونه . بعدش فامیلای داماد میگن: عروس خانم اگه ایندفعه نمیخوای برینی قندون رو بیار

به ترکه میگن میدونی امام حسین کجا دفن شده ؟ میگه نه میگن تو کربلا ، میگه نه بابا خوش به سعادتش

 

ترکه آخر عمری بچه هاش رو جمع ميكنه به هر كدوم يه تيكه چوب ميده ميگه بشكونين. همه ميشكونن! به هركی 5 تا دسته بيل ميده ميگه بشكونين. همه ميشكونن! به هر كی 10 تا دسته بيل ميده ميگه بشكونين. همه ميشكونن! به هر كی يه بسته دسته بيل ميده ميگه بشكونين. همه ميشكونن! ميگه حيف كه همتون خرين وگرنه نصيحتتون ميكردم

به ترکه ميگن برو رو دايو استخر شيرجه بزن تو آب، بعدش بيا بالا شامپو گلرنگ رو تبليغ کن. خلاصه ميره بالا و شيرجه ميزنه، منتها از بخت بد کلش ميخوره به کف استخر... بعد يك مدت بالاخره مياد بالا، رو ميكنه به دوربين، ميگه: ميخوام سالاد درست کنم!

تركه ميره تو يك بار، به بارمَن ميگه: قربون دستت، يك آبجو بريز. يارو يك آبجو براش ميريزه، تركه ميگه: به حساب من، يكی هم واسه همه مشتريها بريز! يارو يك دور هم واسه همه ملت ميريزه، تركه ميگه: يك دونه هم واسه خودت بريز. ملت همه كف ميكنن، كه عجب مرامی داره يارو. خلاصه آبجو رو ميخورن، باز تركه ميگه: يك آبجو بريز... بارمنه ميريزه براش... ميگه: يكی هم واسه همه مشتريا... آخرشم يكی هم واسه خودت بريز. به همين منوال 4-5 تا آبجو ميخورن و آخری تركه بلند ميشه تلو تلو خورون بره بيرون. بارمنه ميگه: كجا اخوی... پولش چی شد؟ تركه ميگه: ايلده من پول ندارم كه!! خلاصه ميگيرن تا نفس داره كتكش ميزنن و بعدم با لگد پرتش ميكنند بيرون. دو هفته بعد، باز تركه مياد تو بار، به بارمن ميگه: قربون دستت، يك آبجو بريز... يارو يكم چپ چپ نگاش ميكنه، يك آبجو براش ميريزه. تركه ميگه: يكی هم به حساب من واسه همه مشتريا بريز... باز بارمنه يكم چپ‌چپ نگاش ميكنه و واسه همه ملت يك آبجو ميريزه. بعد يك مدت از تركه ميپرسه: برای خودم نريزم؟! تركه ميگه: نه بابا... ايلده تو باز بد مستی ميكنی، كتك كاری راه ميندازی!

علی آقا ميخواسته حال اكبرآقا رو بگيره، براش يك ريش‌تراش خدای آلمانی كادو ميفرسته. خلاصه اكبر آقا كادو رو باز ميكنه، ريش تراش رو ميبينه، پاك ميخوره تو پرش.. ميگه من بايد حال اينو بگيرم. چند روز بعد علی آقا ميبينه براش يك كادو اومده از طرف اكبرآقا... باز ميكنه، ميبينه توش يك پِلِی اِسْتیِشنه!

رشتيه با رفيقش رفته بودن خريد، ميبينن دم در يك فروشگاه بزرگ نوشته: سكس مجانی و جوايز نفيس (با خريد بيش از ده‌هزار تومن كالا). خلاصه كلی حال ميكنند و ميرن تو اونقدر آت و آشغال ميخرن تا آخر ده‌هزارتومن رو رديف ميكنن، بعد خوشحال و خندان ميان دم صندوق حساب ميكنند و ميگن: خوب اين سكس مجانی ما چی شد؟ صاحب مغازه ميگه، شما يك عدد بين يك تا ده انتخاب كنيد.. رشتيه ميگه: هفت. مرده ميگه: متاسفانه عدد امروز واسه سكس مجانی هشته، جاييزه عدد هفت يك فندكه!  خلاصه رشتيه فندكشو ميگيره و با حالِ گرفته مياد بيرون، رفيقش بهش ميگه: فكر كنم اين جريان سكس مجانی خالی بندی باشه. رشتيه ميگه: نه بابا من و تو شانس نداريم... خانوم من تاحالا سه بار برنده شده!

چند تا زنِ رشتی داشتن باهم اختلاط ميكردن، يكيشون ميگه: شنيدين تو تهران يك خفاش شب پيدا شده، زنای مردم رو ميدزده ميبره ترتيبشون رو ميده؟  يكی ديگه ميگه: اَووو! هرچی امكاناته مالِ شهرای بزرگه!

معلمی به شاگردانش گفت که عجيبترين حکايتی را که ميدانيد انشا بنويسيد. يکی از شاگردان نوشت: کون مادرم. معلم تعجب کرد و از شاگرد پرسيد: اين چيه که نوشتی؟ شاگرد گفت: آخه آقا بابام هر شب دو تا ميزنه در کون مادرم و ميگه: عجب حکايتی است.

تو پرانتز اينكه يك روايت ديگه ازين رو قبلاٌ داشتيم... ولی ديديم حيفه اين يكی رو هم پرچم نكنيم) ملای يك محله‌ای يك جور مرض مغزی ميگيره، اعداد و ارقام رو خوب يادش نميمونده و نتيجتاً هی بالای منبر سوتيای ناجور ميداده. خلاصه آخر ريش سفيدای محل جمع ميشن و تصميم ميگيرن كه از سری بعد يك نخ به تخم اين بنده خدا ببندن كه هرجا سوتی داد اين نخه رو يكم بكشن تا حواسش جمع شه. خلاصه جمعة بعد جناب ملا ميره بالای منبر و شروع ميكنه به روضة پر سوزوگدازی گفتن و ميرسه به اينجا كه امام حسين با 72 تن از يارانش رفت به سوی صحرای كربلا. ازبخت بد همون موقع دو تا بچه داشتن پای منبر گرگم به هوا بازی ميكردن، پای يكيشون گير ميكنه به نخ و تخم حاج آقا كشيده ميشه. حاج آقای بنده خدا هم زود حرفشو تصحيح ميكنه، ميگه: ببخشيد، 720 تن از ياران... باز هم از بخت بد پای بچه دوم هم گير ميكنه به نخ. حاجی باز زود حرفشو تصحيح ميكنه: ميگه: عذر ميخوام، 7200 تن از ياران... ريش سفيدای محل ميبينن گند قضيه داره پاك در مياد، ميخوان يجور به حاج آقا حالی كنن كه ديگه ازين خراب ترش نكنه، نخ رو ميگرن هی پشت سر هم ميكشن. حاج آقا قاط ميزنه، ميگه: ببينيد مردم! يا 72 تن بودن، يا 720 تن بودن، يا 7200 تن، يا اينكه نخ افتاده دست يك آدم خواركسده!

يگان ويژه دنبال ارمنيه ميكنه، ارمنيه پاپيون ميكنه، هی بدو اينور - بدو اونور، آخر ميره ميشينه رو يك تيكه تاپاله گاو. بعد يك مدت، افسره ميرسه بهش، ميپرسه: مردك داری اينجا چه غلطی ميكنی؟! ارمنيه ميگه: جناب سروان دارم ميرينم! افسره يك نگاه ميندازه، ميگه: مادر جنده اين كه تاپاله گاوه! ارمنيه شاكی ميشه، ميگه: مگه تو گذاشتی مثل آدم برينم؟!


بچه مثبته رفته بوده آموزش چتربازی، قبل از اينكه بپره استادش بهش ميگه: وقتی پريدی، بايد تا بيست بشمری بعد اين طناب رو بكشی تا چترت باز شه.پسره ميپرسه: ببخشيد استاد، اگه چتر باز نشد چی؟ استادش ميگه: سوال خوبيه! در اون  صورت، اين يكی طناب رو بكش، كه چتر زاپاس باز شه. باز پسره ميپرسه: شرمنده استاد، اگه دومی هم باز نشد چی؟ استاده ميگه: خوب درون حالت، يك نخ قرمز اينجا هست كه وقتی بكشيش چتر اضطراری باز ميشه. پسره دوباره ميپرسه: ببخشيد وقتتون رو ميگيرم استاد، اما اگه اينم باز نشد چی؟ استاده ميگه: درون صورت صفحة 381 دفترچه راهنما رو بازكن، اونجا توضيح داده. خلاصه پسره خيالش راحت ميشه و ميپره،  تا بيست ميشمره، نخ اول رو ميكشه، اتفاقی نميافته. نخ دوم رو ميكشه، بازم چتری باز نميشه. پسره هول ميشه، نخ قرمز رو ميكشه، ولی  بازم خبری از چتر نبوده. يهو ياد حرفای استادش ميافته، خيالش راحت ميشه، دفترچه راهنما رو بازميكنة، صفحة 381 رو مياره، ميبينه نوشته: مشتری گرامی، خواهر شما گاييده ميباشد!

رشتيه ميره پيش رفيقش، ميبنه عصبانيه. ميگه چرا ناراحتی؟ چی شده؟ رفيقش ميگه اين زن ما انار خورده دونه‌هاش رو ريخته رو تخت، همه جارو كثيف كرده. منم شاكی شدم زدمش. فرداش دوباره همديگر رو ميبينن، اين دفعه رشتيه شاكی بوده. رفيقش ميپرسه چی شده، تو چرا ناراحتی؟ ميگه هيچی بابا اين زنه ما هواپيما خورده، خلبانشو انداخته زير تخت!

رشتيه ميخواسته زن وبچش رو بفرسته مسافرت. ماشين ميگيره، به زنش ميگه خانم جان! شما اينجا صبركن. خودش سوار ماشين ميشه، تفنگ در مياره ميذاره رو شقيقه راننده، ميگه: برو! يارو رو ميبره توجنگل وصحرا. ميگه: يالا جلق بزن! يارو ميزنه. ميگه دوباره بزن! يارو بازم ميزنه. بعد سوار ميشن برميگردن. رشتيه به زنش ميگه: خانم جان! خيالت راحت باشه، زهرشو گرفتم!

رشتيه ميره خونه ميبينه زنش با يك نره خری مشغولند. يارو تا رشتيه رو می‌بينه می‌زنه به چاك و با آخرين سرعتش می‌دوه در می‌ره. رشتيه هم تا اون ور مازندران فحش ميده و دنبالش ميكنه. آخر يارو می‌رسه لب يك پرتگاه، ديگه هيچ راه فراری نداشته، ‌رشتيه هم همين جور عصبانی داشته دنبالش ميومده. مرده ميگه: غلط كردم! توروخدا منو نكش! رشتيه ميگه: هيس! اول اون دمپايی‌های منو بده!

زنه رشتيه بهش ميگه: آقاجان! يه كفش واسه ما نخريدی‌ها! رشتيه ميگه: ای خانم جان! تو كه لنگات هميشه هواست كفش ميخوای چيكار؟

زن رشتيه نصفه شب داشته ميرفته بيرون. رشتيه با اخم و تخم مياد جلو می‌پرسه: خانم جان كجا ميری؟ ميگه: ميرم كس بدم! ميگه: آی اين صداقتت منو كشته

قزوينيه زن ميگيره، شب اول كلي مرام ميگذاره و تريپ "لاو"(!) خانوم رو ميبره بالاپشتبون و از همون درِ جلو مشغول ميشه. زنه هم كلي حال كرده بوده، هي ميگفته: چه ماه زيبايي، عجب ستاره‌هايي..! قزوينيه ميگه: بالام جان خوب ستاره‌ها رو نگاه كن كه از فردا شب بايد گلهاي قالي رو بشمري!!!

آخونده و عربه و رشتيه سوار هواپيماي لوفتانزا بودن، موقع نهاركه ميشه، يه مهماندار خوشگل براشون غذا مياره. دختره وقتي ميخواسته غذا رو بذاره جلوي آخونده، سينه هاش معلوم ميشه، آخونده ميگه:‌ خدايا به راه راست هدايتش كن!  نوبت كشيدن غذاي عربه ميشه ، عربه هم پستوناشو ميبينه، ميگه: خدايا راست شده تو هدايتش كن!! نوبت رشتيه كه ميشه،‌ باز سينه هاي خانم پيدا ميشه، ميگه: خدايا تو راستش كن من هدايتش ميكنم

به باباي حسين فهميده ميگن نظرت راجع به پسرت چيه؟؟ميگه خودش كه مرد به جهنم..هنوز دارم قسط هاي تانك رو ميدم 

 

خدا زمين و آسمان را آفريد گفت: چه زيباست
مرد را آفريد گفت: چه زيباست
زن را آفريد گفت: عيب نداره آرايش ميکنه خوشگل ميشه

 

به تركه ميگن علي يارت ميگه ما تيممون تكميله يار خودتون 

 

یه تهرانی میره مکه پرده کعبه رو میگیره توبه میکنه که خدا من توبه میکنم دیگه برای ترک ها جوک نمی سازم من رو ببخش  بعد از اون ور یه ترکه میاد میگه ببخشید آقا قبله از کدام طرفه ؟!؟ بعد تهرانی میگه: خدا ببین خودش گیر میده.

 

 بسیجی میره نماز جمعه جو میگیردش موج مکزیکی میره

 

از یه بسیجی میپرسند دو دو تا؟ بسیجی یکم فکر میکنه میبینه بلد نیست میخواست ضایع نشه میگه هر چی خدا بخواهد. 

 

یه بسیجی زنگ میزنه به دوست دخترش میگه: عزیزم بابات رو بپیچون بریم نماز جمعه

 

يك دختر در حمام...

 1ـ لباساشو رو درمياره؟ رنگ روشن ها رو تو يك سبد و تيره ها رو تو يكي ديگه ميگذاره.

 2ـ در حموم رو از تو قفل ميكنه? جلوي آيينه مي ايسته؟ شكمش رو كه تمام مدت داده بود تو؟ ميده بيرون و شروع ميكنه به غر غر و ايراد گرفتن از نقطه نقطه بدنش.

 3ـ در كمد رو باز ميكنه انواع شامپو و صابون معطر مخصوص پوست صورت؟مو؟ بدن؟ كف پا و ... رو بيرون مياره و مي چينه رو لبه وان.

 4ـ موهاش رو با شامپوي نارگيلي تقويت كننده؟ پرپشت كننده؟ براق كننده و...ميشوره و هفده دقيقه ماساژ ميده.

 5ـ يكبار ديگه با همون شامپو موهاشو ميشوره.

 6ـ نرم كننده معطر پرتقالي رو به موهاش ميماله تا 60 ميشماره.

7ـ سي و پنج دقيقه زير دوش مي مونه.خوب آخه بايد خيالش راحت بشه كه تمام مواد شيميايي از موهاش پاك شده. وگرنه بعد از حموم موها وز ميكنه.

 8 ـ خمير ريش داداشي رو كش ميره و شيش كيلو خالي ميكنه رو ساق پا و دست و پشت لب. بعد يه تيغ بر ميداره و يا علي. آي!!!!

9ـ موهاش رو حسابي مي چلونه؟ حوله رو مثل عمامه مي پيچه دور سرش. تو آيينه خودشو ورانداز ميكنه. از اينكه در اثر كشش حوله چشم و ابروش كشيده شده? احساس خوشگلي مي كنه و يه ماچ گنده واسه عكس خودش تو آيينه ميفرسته.

 10ـ خوشحاليش زياد دوام نمياره. چون يه جوش سرسياه بي اجازه نوك دماغش سبز شده.

11ـ تمام نقاط بدنش رو معاينه ميكنه و با ناخن و موچين ميره به جنگ جوشها و موهاي زائد بي تربيت.

12ـ حوله ش رو مي پوشه و ميره به اتاقش.تمام بدنش رو با لوسيون چرب ميكنه.

13ـ چهل بار لباس مي پوشه و در مياره تا انتخاب كنه.

 14ـ 48 دقيقه پشت ميز توالت مي شينه و آرايش ميكنه.

 

يك پسر در حمام...

 1ـ همون طور كه رو تخت نشسته ? لباساشو ميكنه. هر كدوم رو پرت ميكنه يه گوشه اتاق.

 2ـ نيم وجب حوله رو ميگيره دور باسنش و ميره به سمت حموم.

 3ـ مي ايسته جلوي آيينه. شكمش رو ميده تو. بازو ميگيره. فيگور چپ? فيگور راست? نيم ساعت قربون صدقه خودش ميره? (اين قدوبالا رو ببين چه كرده .لاي لاي لالاي لاي)مامان جونش هم از تو آشپزخونه تاييد ميكنه.

 4ـ زير بغلش رو بو ميكنه و رنگ چهره ش بر ميگرده. سبز? آبي? بنفش..

5 ـ در كمد شامپو ها رو باز نميكنه چون اصلا توش چيزي نداره.

 6ـ با قالب صابون سبزش زير بغلهاشو كف مالي ميكنه. يه عالمه مو مي چسبه به صابون.

7ـ با همون صابون صورت و مو و بدنش رو هم ميشوره.

 8 ـ نرم كننده مو؟؟؟ برو بابا !

 9ـ زير دوش ميگوزه و به خاطر اكو شدن صداش تو حموم ?كر كر ميخنده .

 10ـ دو دقيقه بعد دوباره ميزنه زير خنده? آخه اين دفعه بوش رسيده به دماغش.

 11ـ چاه حموم رو هدف گيري ميكنه و ميشاشه توش.

12ـ از زير دوش مياد بيرون و يكهو مي بينه يادش رفته بوده در حموم رو ببنده. و همه فرش و كف خونه خيس شده.( بيخيال...مامان خشك ميكنه)

 13ـ حوله فسقليش رو مي پيچه دور باسنش و همون طور خيس خيس ميره تو اتاق.

14ـ حوله خيس رو پرت ميكنه رو تخت و 2 دقيقه اي لباس مي پوشه.

 

 

یه روزیه گاوه میره کلاس زبان وقتی ازکلاس میادبیرون به جای مااااا مااااا میگه weee weee

 

به رشتیه میگن زنتو هفت نفربا پیکان بردن میگه نمی دونستم پیکان هشت نفرجاداره

 

ترکه میره عروسی جومیگیره به عروس شماره میده

 

به ترکه میگن سزارین یعنی چی؟ میگه بچه به شرط چاقو

 

 

روزي مرغ و خروسي وارد يه سوپر ماركتي ميشن.بعد به فروشنده ميگن:تخم مرغ دارين؟ فروشنده ميگه:شما ديگه چرا؟!! مرغ ميگه:آخه ما هنوز نامزديم!!؟

 

 

به گوسفنده ميگن به چه سبكي دستشويي مي كني ؟؟

                ميگه : به سبك گروه آريان .... دونه دونه دونه دونه ..... دونه دونه


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 16 تير 1392برچسب:, توسط milad

اصفهانیه میره مکانیکی، به تعمیرکار می گه: ۱ قطره روغن تو موتور، ۱ لیوان آب تو رادیات، ۱ لیتر بنزین تو باک بریز. تعمیرکاره می گه: لاستیکتم کم بادس! می خوای توش بگوزم؟

  •  
  • یک روز یک اصفهانی به پسرش میگه بابا برو در خونه همسایه و اره انها رو بگیر پسر میره و میاد میگه بابا نداد بابا میگه محترمانه بگو پسر میره و محترمانه میگه و بعد میاد میگه بابا نداد بابا باز میگه این دفعه برو خواهش کن پسر میره و بعد میاد میگه بابا نداد گفت به تو بگم که ما اره نداریم و بعد بابا میگه که عجب مردم خسیسی نمیخواد برو اره خودمونو از تو انباری ور دار بیار

  • اصفهانيه داشته تو خيابون ميرفته كه يهو ميبينه اوضاع دل و روده خرابه و به شدت نياز به قضاي حاجت داره! خلاصه يخورده اطراف چرخ ميزنه تا آخر يك توالت عمومي پيدا ميكنه. خوشحال و خندان ميره تو كه يهو دم در يك مردك لندهور جلوشو ميگيره، ميگه: كجا عمو؟! اينجا توالتش ورودي داره، ۲۰۰ تومن! اصفهانيه شاكي ميشه، ميگه: انصافتو شكر! يك ريدن دويست تومن؟! نميخوام! خلاصه مياد بيرون، يكم ديگه چرخ ميزنه ميبينه نه اوضاع خيلي خرابه، برميگرده، ميگه: درك بيا اينم دويست تومن. يارو ميگه: نـُچ! نرخا بالا رفته، ورودي جديد ۵۰۰ تومنه! اصفهانيه تا فيهاخالدونش ميسوزه، ميگه: يعني چي؟! مگه سر گردنست؟! آدم به خودش برينه به صرفه‌تره! خلاصه باز شاكي مياد بيرون، يكم راه ميره، ميبينه الانه كه وسط آدم و عالم برينه به خودش، زود بر ميگرده، باحال زار يك پونصدي ميده، ميگه: بيا بابا اينم ۵۰۰ تومن. باز صاب توالت يك ابرو ميندازه بالا، ميگه: تــُـچ! چون تو مضيقه‌اي وروديت ميشه هزار تومن! اصفهانيه كه ديگه عرق از بناگوشش سرازير شده بوده، ميگه: بابا سگ خور! بيا اينم هزار تومن، بزار برم برينم! خلاصه ميره تو. مردك توالت‌چي(!) ميبينه يك ربع گذشت، نيم ساعت گذشت، يك ساعت گذشت، آقا نيومد بيرون. ميره در توالت رو باز ميكنه، ميبينه اصفهانيه با كمربند خودشو دار زده، يك يادداشت هم گذاشته كه: “كسي كه تو اين گروني فرق گوز و ان رو نميفهمه فقط واسه مردن خوبه“!

  • يه اصفهانيه ميره خواستكَاري براي اقا زادش باباي دختر ميبرسه شما در دختر من جه جيزي ديدين كه اومدين خواستكَاري در دخترتون هيجي والا ولي تو حساب بانكي شما يك جيز هايي ديديم

  • يه بار يه اصفهانيه داشته با خانوادش از جلوي رستوران رد ميشده بوي خوب غذا رو احساس مي كنن. به بچه هاش ميگه بچا اگه بچاي خوبي باشين يه دفه ديگه هم از اينجا رددون مي كونم.

  • چندتا تهرونی اومده بودن اصفهون گردش، توی میدون نقش جهان درشکه سوار میشن تا کمی تاب بخورن، اسب درشکه زبون بسته بهش فشار میآدو وسط راه یه صدائی ازش در میرد، تهرونیها هم برا اینکه درشکه چی رو مسخره کنن بلند بلند بهم دیگه میگن به به، بجه ها درشکه های اصفهان هم رادیو داره، پیرمرد درشکه چی خیلی خونسرد سرشو برمیگردونه و میگه: آره آمو (عمو ) ولی فقط موجی تهرونو میگیرد

  • یه روز یه اصفهانی با زن وپسرش به پیکنیک می رن که برای نهارشون سه تا تخم مرغ می برند!!!!!! یدفعه پسرشون را آب می بره که پدره داد می زنه خانوم دو تا تخم مرغ بیشتر درست نکن بچه رو آب برد!!!

  • يه شخصي از خيابون رد ميشده ، ميبينه يه بچه اصفهاني نشسته كنار خيابون گريه ميكنه. جلو ميره و ميگه چي شده عزيزم ، پسر بچه ميگه سكه ۲۵ توماني ام را گم كرده ام. مرد ميگه اينكه گريه نداره بيا اين۲۵ توماني مال تو! بچه باز هم به گريه كردن ادامه ميده < مرد ميپرسه ديگه چيه ؟ بچه ميگه اگه اون سكه را گم نكرده بودم الان ۵۰ تومن پول داشتم!

  • یه اصفهانی به باباش تلفن میزنه برای اینکه پول تلفنش زیاد نشه فقط میگه : من کاظم ، پول لازم . باباش هم میگه : من مریض ، قر نریز

  • بچه اصفهانیه از باباش میپرسه: بابا برای عید نوروز نمیریم چهلستونو ببینیم من خیلی دوست دارم بدونم چه شکلیه؟ باباش میگه: چرا نمیریم پسرم؟ اگه مُفتیش کردند ما هم میریم !

  • به یه اصفهانیه می گند چرااصفهانیا اینقدر اس اس می کنند می گد هر کی گفتس دروغ گفتس .

  • به اصفهانی مییگن با کالسکه جمله بساز میگه این میوه ها کالس که !!!!!!!!!!!

  • اصفهانیه در حال مرگ بوده از زنش می پرسه محمد کجاست ؟ زنش میگه : همین جا کنارت نشسته . میگه علی کجاست ؟ زنش میگه اونطرفت نشسته . میگه حامد کجاست ؟ میگه اونم همین جاست . یهو داد می زنه پس برای چی چراغ اون اتاق بی خودی روشنه ؟

  • ۵راه ميشه تشخيص داد يه نفر اصفهانيه
    اول اينكه همشون زيرشلواري آبي راه راه مي پوشن ( البته شايد با خوندن اين مطلب سريع اونو عوض كنن)
    دوم اينكه با خوردن هر قلوب نوشابه نگاهي به شيشه ميكنن به كجا رسيده
    سوم اينكه تا در بستني رو باز ميكنن سريع يه ليس به درش ميزنن
    چهارم اينكه وقتي براشون مهمون مياد دم در مي ايستند و به جاي اينكه بگويند بفرمائيد تو ميگن چرا نمياي تو
    پنجم اينكه من اصفهاني نيستم ، ولي چرا اين كار ها رو ميكنم

  • اگه گفتید چه جوری میشه اصفهانی رو زجر داد: ببندیش به تیر برق و بهش بگین کوچه اون طرفی شام میدن

  • اصفهانیه کارت اینترنتش تموم میشه میندازتش تو آب جوش

  • یکبار یه اصفهانی خونش آتیش میگیره یه تک زنگ به آتش نشانی می زده

  • اصفهانی تف میکنه آب بدنش کم میشه

  • یه روز یه اصفهانیه توی یکی از پادگانهای تهران خدمت می کرده . بچه تهرونی ها برای اینکه اونو اذیت بکنند توی غذایش تف می کردند و اون هیچ چی نمی گفت بعد از چند روز تهرونی ها قرار میگزارند که باهاش دوست بشوند اصفهانیه میگه از کی میخواهید با من دوست بشوید میگند از فردا , اصفهانیه هم میگه من هم از فردا نمیشاشم توی سماور

  • اصفهانیه موبایل می خره صفرشو می بنده

  • یه نفر با یه اصفهانی دست به یقه میشه.اصفهانی بجای عمل متقابل التماس کنان با لهجه شیرین اصفهانی میگه آقا شما را به خدا یقمو ول کنین گوشمو بیگیرین.آخه یقم پاره میشه

  • بچه اصفهانی سر سفره غذا می خورده.باباش با لهجی شیرین اصفهانی بهش میگه باباجون اینقدر غذا بخور که سیر بشی نه اینقدر که خسته بشی

  • اصفهانیه داشته رو خودش یخ می ریخته. میگن چرا این کارو می کنی میگه می خوام سرما بخورم.
    میگن چرا؟ میگه : آخه یه پنی سیلین دارم داره تاریخ مصرفش میگذره !

  • اصفهانيه مي‌ره سربازي وقتي برمي‌گرده بابا و داداششو با كلي ريش مي‌بينه مي‌زنه زير گريه مي‌گه بگين چي شده من طاقت دارم.
    باباش مي‌گه كره‌
    خر چرا ريش تراشو با خودت برده بودي؟!

  • اصفهانيه قله اورست رو فتح كرد.بهش ميگن انگيزه ات چي بود؟؟
    ميگه خدا لعنت كنه كسي رو كه گفت اون بالا نذري ميدن
    یه اصفهانی با برق خونه همسایشون خودکشی میکنه

ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 16 تير 1392برچسب:, توسط milad

 

  • اولين دوره المپيک لرها، موسوم به “لرمپيک” با رشته هاي زير آغاز شد: - شناي با مانع، - کشتي پروانه، - پرش روي نيزه، - شيــــــــــرجه روي چمن، اسب سواري با سگ

  • ترکه يه چک سفيد امضا پيدا ميکنه جلو مبلغش مينويسه” خدا تومن” ميبره ميده به بانک. بعد ميبينن ترکه داره کيسه کيسه پول از بانک ميبره بيرون ميرن ببينن چه جوريه که بهش پول دادن ميبينن رئيس بانکه لر بوده

  • نبرد رستم و لر:
    چنانت بكوبم به گرز گران كه ديگر نيايي به مازندران
    پاسخ لره : چنان ايزنم بر سرت با بلوك كه ترتر بريني به گور بووت !!!
  • به لره ميگن چندتا تن ماهي نام ببر، ميگه: تن شيلانه، تن جنوب، تن سيكارو، تن چابهار، تن پير، تن پيغمبر، ‌تن هر كي دوست داري دست از سر ما بردار!

  • مداح: چراغ ها رو خاموش کنین ببرمتون کربلا, چراغ ها رو که روشن میکنن میبینه همه ساک به دست وایستادن, میگه شما ترکین؟ میگن نه, ما لریم, ترکا تو اتوبوسن

  • به لره ميگن درد عشق بدتره يادرد دندون ميگه: هنوزتو اتوبوس شاشت نگرفته

  • لره توي جبهه بيسيم چي بوده زنگ ميزنه ميگه : آقا ۵ تا عراقي دستگير كردم بيايد ببريد ميگن خودت بيار …. ميگه نه شما بياين اينا نميذارن من بيام

  • لره زنش رو (ببخشین) می فروخته؛ میگن چرا این کارو می کنی : میگه سی پول
    میگن : پول واسه چی می خوای ؟ میگه: برا تفنگ خریدن.
    میگن تفنگ واسه چی؟ میگه سی جنگ با دشمن
    میگن : جنگ برای چی؟ میگه : سی ناموسم

  • دولت برای پنجاه هزارمین بار به هم وطنان عزیز لری اعلام کرد: که نمی توان با کارت سوخت ، تلفن زد.

  • لره به ترکه می گه بیا بریم نماز جمعه بخونیم نفری ۱۰۰۰۰تومن میدن ! ترکه می گه اگه ندادن چی ؟ لره می گه خوب می گوزیم باطل می شه!

  • لره مياد تهران مي‌بينه همه آستين کوتاه پوشيدن، ميگه: عجب، پس اينا دماغشونو با چي پاک ميکنن؟

  • به لره ميگن: با بيد جمله بساز. ميگه: در خانه ما يك بيد بيد! ميگن: اون بيد نيست، بوده. ميگه: آهان باشه، در خانه ما يك بود بيد

  • يه روزيه لري به تهران ميره وبعد از گشت و گذار در خيابان يه بچه اي جلوشو مي گيره مي گه:ببخشيد آقا بي ادبي شما لريد؟ لره گفت:آره از كجا فهميدي. پسر بچه گفت:ازاينكه كتتون داخل شلوارتونه.

  • يه بار يه لره ميره توي بيابان وپتو ميندازه روي خودش و ميخوابه بعد يه نفر ميزنه بهش ميگه ببخشيد شما لريد لره ميگه واي از زير پتو هم ميفهمن آدم لره

  • به يه لره ميگن تا حالا سوتی بزرگ دادی ميگه آره یه با خونه تنها بودم دختر خاله ام زنگ زد گفت چه خبر گفتم هيچی تنهائی حوصلم سر رفت اونم گفت منم تنها هستم پاشو بيا خونمون منم رفتم بهم گفت من ميرم توی اتاق تو هم چند دقيقه بعد بيا تو منم ۱۰ دقيقه بعد رفتم تو اتاق تاريک بود برقارو که روشن کردم همه خنديدن و گفتند تولدت مبارک ،بهش ميگن اينکه سوتی بزرگی نبود ميگه چرا آخه من لخت رفتم تو!!!!!!!!!

  • يك لر بعد از ۱۰ دقيقه از باجه تلفن بيرون مياد يه نفر ازش ميپرسه سالم بود ميگه آره فقط آفتابه نداشت

  • لره ميره دستشوئي عمومي طول اش ميده وقتي بيرون ميآيد بهش ميگن خسته نباشي لره ميگه شيرين كام باشي

  • یك شب تلوزبون فيلم سينمايي گذاشته بوده، تو فيلم مرده به زنش ميگه: شب بخير لورا. يهو تو لرستان ملت همه تلوزيون رو خاموش ميكنند، ميرن ميخوابن

  • لره ۱نفرو تو خيابون ميبينه ميگه : ببخشيد من شما رو تو دبي نديدم؟ يارو ميگه : نه آقا من اصلان دبي نرفتم. لره ميگه : چه جالب اتفاقا منم تا حالا دبي نرفتم ، حتما ۲ نفر ديگه بودن

 


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 16 تير 1392برچسب:, توسط milad

·         اميدوارم امشب كه مى خوابي قشنگترين و بهترين آدم دنيا روتوخواب ببيني ولي سعي كن بهش عادت نكني ؛آخه من هرشب نمى تونم بيام توخوابت

·         تو باغ دلم:
..
.
.
تو تنهايي
.
. .
.
تنهاي تنها
. .
.
.
پس سعي كن درست به گل ها آب بدي تنها آفتابه موجود!

·         طبق آخرين مصوبه دادگستري خل بودن جرم نيست آزادانه به كارت برس

·         ترا از گل نه از گل آفريدند
ز عطر ياس و سنبل آفريدند
نميدانم ترا با اين همه حسن چرا اين گونه منگل آفريدند؟

·         اگه ميخواي دوست داشته باشم نقطه ها رو دنبال كن…..
.
.
. .
.
.
.
.
ديدي كمبود محبت داري!!!!!!!!!!!

·         دووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو وووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو وووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو وووووووووووووووست دارم .
جمله رو بي خيال٬نفسو داشتي؟

·         چمدانم را گوشه اتاق مي گذارم تو را گوشه ي قلبم اشك را گوشه ي چشمم اميد را در گاوصندوق گذاشته ام مراقبش باش! دلم روي گاز است… بوي سوختني مي ايد هود را روشن كن!!!

·         مخصوص نیمه شب:
عروسک قشنگ من قرمز پوشیده / تو رختخواب مخمل آبیش خوابیده
عروسک من چشماتو وا کن / اس ام اس تو حالا نگاه کن
عروسکم اوسگول شدی برو لالا کن!

·         مشترک گرامی:مثانه ی شما پر شده است لطفا هر چه سریعتر نسبت به تخلیه ی آن اقدام نمایید. ( سازمان کنترل نا محسوس شب ادراری )

·         این سیب، بهترین سیب، شکل سیب، سر سیب، کار سیب، گذاشتن سیب، یه سیب، آدم سیب، الافه سیب.
حالا سیب هارو حذف کن. از اول بخونش!

·         درجات دیوانگی:
۱. گیج
۲. خنگ
۳. پپه
۴. گاگول
۵.اسمت چی بود؟

·         چشمهای درشت و زیبایت را که به من می دوزی و با لبهای زیبا آواز می خوانی . احساس می کنم که بیش از همیشه عاشقت هستم . تو زیبا ترین قورباغه ی این برکه ای

·         تو مثل خورشید هستی. می دونی چرا؟ چون با همون نگاه اولت می شد فهمید که از پشت کوه اومدی!

·         تنهاییم با تو، خوشبختیم با تو، مهربانیم با تو، سختی هایم با تو… چیپس جدید با تو!

·         مي دوني چقد دوستت دارم؟؟؟ به اندازه ي تمام موهاي سرت ضربدر تعداد نفس هايي كه تا آخر عمر مي كشي، ضربدر تمام ستاره هاي آسمون ضربدر صفر.

·         اگه شبا خوابت نمي بره
اگه يه چيزي هست که مدام سکوت شبانه تو به هم مي ريزه
اگه يه کسي مدام تو گوشت نجوا مي کنه
اگه کلافه ميشي از اين همه نجوا و بي خوابي هاي شبونه
خوب ميدوني مشکل چيه؟؟
باز پنجره رو واز گذاشتي ..پشه اومده تو اتاق

o        اگه نمیزاری بوست کنم
اگه نمیزاری نازت کنم
اگه نمیزاری بغلت کنم
حداقل بزار جیگرتو بخورم که
.
.
آخه من جیگر گوسفند خیلی دوست دارم

o        لپتو بیار جلو
۱
۲
۳
.
.
اگه تا صدم بشماری از بوس خبری نیست

o        اگر بگم برات میمیرم ، نفسم به نفست بنده ،
اگه بگن دوست دارم ، بی تو داغ می کنم
.
.
.
.
واسم پفک می خری

o        های، ساری، آی هو نو اس‌ام‌اس فور یو تودی! هی، آی سید نو اس‌ام‌اس فور یو! در ایز نو اس‌ام‌اس فور یو! الاغ، میگم اس‌ام‌اس برات ندارم، حالا هی بخون!!!

o        تو خوشگل ترین ، خوش تیپ ترین ، باحال ترین ، بامعرفت ترین آدم روی زمین هستی
اینم پیشاپیش هدیه های شب یلدات. نوش جان

o        چیه دیگه نمیخوای بدی ؟
توبه کردی؟؟؟؟؟؟
وقتی یه بار دادی دیگه نباید جا بزنی .
.
.
دیگه حداقل روزی یه بار رو باید بدی .
.
.
این قانون
sms دادنه

o        این اس ام اس رو تا سه روز نخون
.
.
میگم نخون
.
.
نرو پایین
.
.
بیخیال شو
.
.
نه نمیشه بهت اعتماد کرد همون سه روز دیگه بهت میدم.

o        دوصت دارم با ص صابون تا همه تو کفش بمونن !!!

o        اگه مي دونستي دستاي سرد من چقدر به گرمي دستات نيازمنده… اينقدر دست تو دماغت نمي کردي

o        نمی دانم تا كدامین طلوع خواهم ماند و در كدامین غروب خواهم رفت ولی دوست دارم تا اخرین لحظه عمرم سر كارت بزارم

o        انا لله و انا الیه راجعون . ارسال کننده این پیام کشته مرده شماست.

o        گفت بخواب خوابیدم
گفت وا کن واکردم.
دردش رو تحمل کردم
خون اومد ترسیدم
.
.
.
.
.
آخه اولین باری بود که می رفتم دندون پزشکی

o        پسر نوح با بدان بنشت
.
.
.
.
.
حالا برو وضع خونه و زندگیشو ببین زن و ویلا و ماشین و …

o        بیا مثل دوتا کبوتر پر بکشیم بریم روی بلندترین درخت لونه کنیم
بعد تو تخم بذار
.
.
.
.
من میرم گوجه می خرم املت بخوریم

o         

·         این پیام جهت بالا بردن کلاس شما در جمع است
بعداز خواندن الکی بحندند

·         عزیز دلم اگه تمومه تمومه تمومه دنیا جمع بشن بخوان تورو از من بگیرن
میگم چرا شما زحمت كشیدین!!!
خودم می آوردمش !

·         ببخشین بد موقع مزاحم شدم
می خواستم برم
WC
گفتم بپرسم آب خوردی آفتابه رو کجا گذاشتی!!!

·         هر وقت دلت واسم تنگ شد متن زیر رو بخون
.
.
.
ای کلک چه زود دلت برم تنگ شد.

·         هرگز ندیدم بر لبی لبخند زیبای تو را
هرگز نمی گیرد کسی در قلب من جای تو را
.
.
هیجان زده نشو پشت خاور نوشته بود

·         عشق من از وقتی رفتی خونه تاریکه …
چراغ خونه خاموشه …
.
.
لامصب فیوز کنتورو رو چرا بردید با خودت آخه

·         .
.
.
.
من که با تو تعارف ندارم
اگه چیزی بود همون بالا می گفتم دیگه !!!

·         اگه بگم دوست دارم هر روز صبح با صداي تو بيدار بشم……..بعد بفهمي با ساعتم بودم!!!!!! اگه بگم چرا رفتي؟؟؟؟ بعد بفهمي با برق بودم!!!! اگه بگم هرجا باشي پيدات مي کنم….. بعد بفهمي با دسته کليدم بودم!!!!! اگه بگم دوستت دارم بعد فکر کني با……..نه! ايندفعه با خودت بودم

·         ترکه خیلی حوشحال، اس ام اس هاشو باز می کنه می بینه جوک نیست…
قیافش می شه مثل الان تو!
http://www.cloob.com/public/public/images/smiles/13.gifhttp://www.cloob.com/public/public/images/smiles/13.gif

·         یک باب خانه در نیاوران به مساحت ۴۵۰ متر مفید، سونا استخر جکوزی و پکیج، با دید بسیار عالی… به خدا خوشبختی نمیاره، برو سر خونه زندگیت

·         خبار اعلام کرده زیباترین کره خر دنیا گمشده

.
.
.

.

. بچه نشو ! برگرد

·         ببینم تو با گوشیت چیکار کردی که هرچی زنگ میزنم میگه : گوسفند مورد نظر در گله نمیباشد؟

·         الهی شمع بشی، پروانه شم، دورت بگردم … بعدش فوتت کنم، خاموش بشی، هرهر بخندم!

قابل توجه آقایان: با توجه به در نظر گرفتن قیمت جدید سكه دیه از مهریه ارزانتر است.. حالا تصمیم با شماست

 

·  ترکه با زنش دعواش می شه چراغو خاموش می کنه میگه چرا چراغو خاموش کردی میگه جواب ابلهان خاموشیس

·  ترکه زنگ می زنه رادیو میگه : الان صدام داره پخش می شه
میگن : آره . میگه حتی تو نونوایی
میگه : آره میگه خوب پس : اصغر نون نخر ننه ات خریده

·  به ترکه میگن تحصیلاتت چیه ؟ میگه PHD
میگن یعنی چی؟
میگه :
Passed Highschool Difficulty
 

·  به ترکه می گن تو همیشه لپ لپ می خری
میگه آره
بهش می گم حالا جایزه هم توش داره؟
میگه : فکر نمی کنم من لپ لپو واسه کیفیتش می خرم

·  SMS عاشقانه از طرف ترک:
کاش مغز داشتم و مرگ مغزی می شدم و قلبم را به تو اهداء می کردم…

·  ترکه خواب می بینه ماکارونی می خوره. صبح که بیدار می شه می بینه کش شلوارش نیست!

به ترکه میگن چرا باسنت اینقدر بزرگه؟ میگه: خدا بیامرز مادرم به جای اینکه پودر بچه بهم بزنه پکینگ پودر میزد.
به ترکه میگن این (!) علامت چیه؟ میگه شاشیدن ممنوع حتی یک قطره
به ترکه میگن چه وقت نه راه پس داری نه راه پیش؟؟؟؟
میگه وقتی که روی اره نشسته ام
ترکه می ره دانشگاه به
۲ دلیل می فهمن ترکه: ۱ - سامسونتش رو می ذاشت تو زنبیل ۲ - وقتی استاد تخته رو پاک می کرد اونم دفترش رو پاک می کرد
از ترکه می پرسن : شما به موتور سیکلت چی می گید ؟ می گه دوچرخه ی عصبانی
در پی کاهش خنده در سوییس ، مقامات این کشور اقدام به واردات ترک کردند
ترکه میره سوپر مارکت میگه یه مایع ظرفشویی خوب بدین ….. صاحب مغازه میگه : گلی خوبه؟ ….. ترکه میگه: مرسی سلام میرسونه
ترکه چشمش قرمز میشه میگن چی شده ؟ میگه چش خورده میگن مگه ترکاهم چش میخورن؟ میگه از اون چشا نه چش شلوار
ترکه تلویزیون میخره بعد کنترلشو پس میاره به صاحب مغازه میگه بیا داداش این ماشین حساب توش بود ما حرومی بهمون نمیاد
یه ترکه می بینن طناب بسته به کمرش میگن چرا اینکارو کردی ؟ میگه می خوام خودکشی کنم! میگن چرا دور کمرت؟ میگه بستم دور گردنم دیدم دارم خفه میشم بازش کردم
به ترکه میگن یه جمله ی فلسفی بگو میگه: احمق ترین افراد کسانی هستند که به همه چیز اطمینان کامل داشته باشند. میگن: مطمئنی؟ میگه: صد در صد
به ترکه میگن با زن جمله بساز .
میگه: نه ، من فقط می تونم با زن بچه بسازم!!
از ترکه میپرسن: پیغمبر کی به رسالت رسید؟ میگه: ایلده بیلمیرم، من سید خندان پیاده شدم
شب دو تا ترک پیش هم می خوابند تا صبح دعوا می کنند که کی وسط بخوابه!!
ترکه داشته میمرده به پسرش میگه بعد از مرگ من به همه بگو بابام ایدز داشت ؛ پسرش میگه واسه چی ، میگه هم مریضیه با کلاسیه هم کسی سراغ مادرت نمیاد
ترکه رفته بوده تماشای مسابقه دو و میدانی، وسط مسابقه از بغلیش میپرسه: ببخشید، اینا واسه چی دارن میدون؟! یارو میگه: برای اینکه به نفر اول جایزه میدن. ترکه یوخده فکر میکنه، میپرسه: پس بقیشون واسه چی دارن میدون؟! ُ
ترکه شاکی میره ثبت‌احوال، میگه: آقا این اسم من خیلی ضایست، باید حتماٌ عوضش کنم. کارمنده ازش میپرسه، مگه اسمتون چیه؟ ترکه میگه: اصغرِ ان‌چهره!
کارمنده میگه: آره خوب حق دارید، باید حتماً عوضش کنید. حالا چه اسمی میخواید بگذارید؟ ترکه میگه: اکبرِ ان‌چهره!
مردها
۳ تا آرزو دارند ۱/اونقدر که مادرشون میگه، خوش تیپ باشن ۲/اونقدر که بچه شون میگه، پولدار باشن ۳/اونقدر که زنشون شک داره ، زن داشته باشن !
ترکه می ره خونه بخره آقاهه یه خونه بهش نشون می ده ,می گه این خونه استخر داره، جگوزی داره…ترکه می گه: عجب! ما قبلا همین طوری ول می دادیم! حالا دیگه جاشم مشخص کردن؟
ترکه با زنش دعواش می شه چراغو خاموش می کنه میگه چرا چراغو خاموش کردی میگه جواب ابلهان خاموشیس
ترکه زنگ می زنه رادیو میگه : الان صدام داره پخش می شه
میگن : آره . میگه حتی تو نونوایی
میگه : آره میگه خوب پس : اصغر نون نخر ننه ات خریده
به ترکه میگن تحصیلاتت چیه ؟ میگه
PHD
میگن یعنی چی؟
میگه :
Passed Highschool Difficulty
به ترکه می گن تو همیشه لپ لپ می خری
میگه آره
بهش می گم حالا جایزه هم توش داره؟
میگه : فکر نمی کنم من لپ لپو واسه کیفیتش می خرم
SMS عاشقانه از طرف ترک:
کاش مغز داشتم و مرگ مغزی می شدم و قلبم را به تو اهداء می کردم…
ترکه خواب می بینه ماکارونی می خوره. صبح که بیدار می شه می بینه کش شلوارش نیست!
ترکه میمیره شب اول قبر ازش می پرسند چرا مردی میگه شیر خوردم میگن شیرش فاسد بود میگه نه گاوه نشست
می خواستن ترکه رو اعدام کنن، ازش می پرسن: آخرین حرفت رو بزن.
می گه: لعنت بر پدر و مادر اون کسی که بزنه زیر چهار پایه!
ترکه میمیره شب اول قبر ازش می پرسند چرا مردی میگه شیر خوردم میگن شیرش فاسد بود میگه نه گاوه نشست
ترکه می گن جسم شفاف رو تعریف کن؟ می گه جسمی که از این ور بتونیم اونورشو ببینیم میگن آفرین حالا یه مثال بزن می گه ….. نردبون
میرزاپور می گن: چرا همش موقع سرود ملی می خندی؟ میگه اخه دایی پیشمه میگه شر زدز افق!!!
ترکه میخواسته یک کبریت سوخته رو روشن کنه، (طبعاً) هرچی میزده کبریت مادرمرده روشن نمیشده. رفیقش بهش میگه: بابا خوب شاید کبریتش خرابه! ترکه میگه: نه بابا، ایلده همین پنج دقیقه پیش روشن شد!
یه روز ترکه یه شماره تلفن پیدا میکنه زنگ میزنه میگه: ببخشید آقا من شمارتونو پیدا کردم آدرس بدید براتون بیارم
به یه ترکه می گن چرا میری سربازی ، میگه والا فقط به خاطر مرخصی هاش
ترکه تو هواپیما تفنگشو میذاره رو مخ خلبان و میگه:از همینجا صاف میری بندرعباس خلبانه میگه:حالا چرا بندرعباس؟
میگه :آخه دوستم قراره از اونجا قاچاقی ببردم دوبی.
دو تا ماشین با هم تصادف می‌کنند. افسر میاد و می‌پرسه: کدومتون مقصر بودید؟ ترکه میگه: والله من خواب بودم، ندیدم از ایشون بپرسید !!

غضنفرکیس کامپیوترش رو می بره تعمیرگاه میگه آقا اینو برای ما تعمیرکن. طرف میگه : چه مشکلی داره ؟ میگه : والا نمی دونم چرا چند روزه جا لیوانیش بیرون نمیاد!

ترکه میاد تهرون میره هتل..صبح روز اول میره تو رستوران هتل صبحانه بخوره میبینه تابلو نوشته از ساعت ۷الی۱۱ صبحانه..از ساعت ۱۱الی ۵ ناهار و از ساعت ۵الی ۱۱ شب   شام سرو میشود..پیش خودش میگه پس من کئ وقت کنم برم شهر رو ببینم؟

از یه نفر می پرسن:اگه گفتی خط وسط قرص برای چیه ؟ میگه برای اینکه وقتی تو گلوم گیر کردبا پیچ گوشتی بدم بره پایین
یه ترکه میره خواستگاری بابای عروس بهش میگه اون گلی که زدی به یقت خارش اذیتت نمیکنه ترکه میگه خارش که نه ولی گلدونش که تو لباسمه بیچارم کرده
یارو جلوی دبیرستان دخترانه میافته تو جوب ! واسه اینکه ضایع نشه میگه : هر کی منو در آورد مال خودش !
ترکه به رفیقش می گه من یه تمساح پیدا کردم چیکارش کنم؟ میگه ببرش باغ وحش. فردا رفقیش می گه بردیش؟ ترکه می گه : آره . تازه امشب هم می خوام ببرمش سینما
ترکه زن صیغه می کنه رفیقش می گه مبارکه ازدواج کردی؟
میگه نه بابا دائمی نیست از این اعتباریاس
یه روز ترکه میفته دنبال دختره با سنگ میزنه توو سرش . بهش میگه خوب مختو زدم ها !!!
ترکه و رشتیه میرن جهنم . رشیته می پرسه چه جوری مردی؟ ترکه میگه از سرما تو چی ؟ میگه من از تعجب ! رفتم خونه دیدم زنم خوابیده همه جا رو گشتم ، توی اتاق ، زیر تخت ، توی انباری ، توی کمد ، خلاصه دیدم هیچ کس نیست از تعجب سکته کردم ترکه گفت : خاک بر سرت اگه توی فریزر رو می گشتی نه من می مردم نه تو
ترکه با دوست دخترش میرن پارک یارو میگه :عزیزم اگه این درخت کاج زبون داشت الان به ما چی میگفت ؟ دختره میگه اگه زبون داشت میگفت:کره خر من زرد آلو ام نه کاج
ترکه با خودکار میره حموم ، بهش میگن: چرا با خودکار؟ میگه: هر جا را که شستم علامت میزنم
ترکه تو اردبیل میمیره اعلامیه اش رو میزنن به دیوار … تو انتخابات رای میاره
ماشین پیکانی با شماره پلاک تهران ص از چراغ قرمز ردمی شه , پلیس که ترک بوده آژیر کشان دنبالش می افته و پشت سرهم داد می زد : تهران صلی الله علیه و آله بزن کنار
ترکه داشته رادیو پیام گوش میداده،‌ گزارشگره میگفته: راه بهارستان به امام حسین بسته‌است، راه انقلاب هم به امام حسین بسته‌است…
‌ترکه میگه:‌ باشه بابا بستس که بستس، دیگه چرا هی قسم میخوری
ترکه تو انگلیس راننده تاکسی می شه بش میگن سختت نیست فرمون سمت راسته اینجا ؟ میگه والا سخت که ‏نیست فقط یه مشکلی که دارم اینه که هر وقت تف می کنم می افته رو مسافر بغلی
انجیر رو به ترکه نشون می دن ، می گن این چیه ؟ می گه آلو بوده چلوندن ، تو زعفرون خوابوندن ، بهش کنجد مالوندن ، یه چوب تهش چپوندن ، تازه شده گلابی!!!
از ترکه میپرسن, نظرت راجع به نوشابه چیه؟ میگه: نوشابه آب داره, گاز داره, یه خط تلفن هم بزنن دیگه عالی میشه.
ترکه از جوب می پره ازش فیلم می گیرن . دور آهسته میزارن میفته تو جوب. دور تند می زارن می خوره به دیوار
از ترکه می پرسن دانشگاه می ری؟ میگه: اگه بار بخوره همه جا می ریم… دانشگاه، انقلاب، میدون آزادی…
ترکه توی کوپه قطار با یک خانم غریبه همسفر بوده. شب خانمه میره تخت بالایی میخوابه و ترکه تخت پایینی. نصفه شب خانمه میگه سردمه، کاش شما میتونستی میرفتی از مأمور قطار برام پتو میگرفتی. ترکه میگه میخوایی خانم امشب فرض کنیم زن و شوهر هستیم تا هردومون گرم شیم؟ خانمه که همچین بگی نگی از پیشنهاد بدش نیومده بوده میگه باشه حاضرم. ترکه میگه پس پاشو خودت برو پتو بگیر، برای منم یه چایی بیار
از ترکه می پرسن باد صدادار چه شکلیه؟ میگه حلقه ای. میگن چرا؟ میگه چون هر وقت هر کی باد می ده، می اندازه گردن من!
ترکه یه آینه رو زمین پیدا می کنه. برش می داره، عکسش می افته توش، میگه: ببخشید نمی دونستم مال شماست
از غضنفر می پرسن که برای بستن یک لامپ به چند نفر احتیاج داری؟ می گه
۳ نفر. می گن چرا ۳ نفر ؟ میگه: یه نفر میره بالا نردبون لامپ رو بگیره .. دو نفر هم از پایین، نردبون رو بچرخوونند
پسر ترکه تو پارک با یه دختره قرار گذاشته بوده ، بعد همین که داشتن حرف میزدن یهو دختره میگه : وای بابام از دور داره میاد ترکه : بابات تا حالا منو دیده ؟ دختره : نه ترکه: اینکه ترس نداره ، بهش بگو من داداشتم
پلیس به ترکه: اینجا ماهی‌گیری قدغنه!!! ترکه: ولی اینجا تابلو نزدین!!! پلیس: نزدیم که نزدیم، زود باش از بالای اون آکواریوم بیا پایین
ترکه روی ریل راه اهن میخوابه بهش میگن چرا اینجا خوابیدی ؟ میگه میخواهم خود کشی کنم. میگن بس ان نان بربری چیه دستت؟ میگه بر فرض قطار نیامد من اینجا از گشنگی بمیرم.
سرهنگ: اسمت چیه؟ سرباز: ممد / سرهنگ: این چیه دستت؟ سرباز: تفنگ / سرهنگ: تفنگ؟ این مملکتته, آبروته, زندگیته, شرافتته, خواهرته, مادرته, و …. / سرهنگ رو به سرباز دوم : اسمت چیه؟ سرباز: غضنفر / سرهنگ: این چیه دستت؟ ترکه: این خواهرومادر ممده !!!
به غضنفر میگن : سگتون بچه ی ما را گاز گرفته . میگه : اولا سگ ما گاز نمیگیره . دوما سگ ما همیشه بسته است . سوما ما سگ نداریم !
ترکه میاد تهران ویه تاکسی میخره که مسافر کشی کنه؛خانمی ازش میپرسه:آقا ببخشید کریم خان میرید؟ترکه میگه:آره خب اگه نمیرید که میترکید
ترکه میخواسته از روحانیت و ورزش یکجا دفاع کنه عمامه درست میکنه با مارک آدیداس
به غضنفر میگن : با لوستر جمله بسازد ‌میگه : من
۳ تا دختر دارم یکی از یکی لوستر
یک ترکی ازترکای ترکیه بنام ترکان روی ترک موتور یک تریاکی، با ترکه میزنه به ترکه و توی تراکم ترافیک می خورن به تیرک وکله ترکه ترک می خوره وموتورش می ترکه ومتروکه می شه. ناچار توی تاریکی اونو ترک می کنه و می ره کنار رود اترک تارک دنیا می شه!
از ترکه می پرسند: می دونی چرا غواص ها به پشت می پرن تو آب؟ می گه: چون اگه به جلو بپرن می افتن تو قایق!
ترکه با خدا قهر می کنه، صبح که از خونش میاد بیرون میگه: به امید بعضی ها
!
ترکه می پرسند چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز می کنن ؟ میگه : آخه من امتحان کردم….. پیاده خیلی راهه
ترکه شش قلو بچه دار میشه ، هر کدوم از بچه‌ها یه رنگ بودند، بعد از کلی تحقیق می‌فهمند به جای قرص جلوگیری از اسمارتیز استفاده می‌کرده
ترکه ادعای پیغمبری میکنه , میگن خب کتابت کو ؟ میگه حالا فعلاً جزوه بنویسین
ترکه می ره تماشای رقص باله از اول تا آخرش خواب بوده. بعد ازش می پرسن چه طور بود؟ میگه آدمای خیلی خوبی بودن. دیدن من خوابم، رو نوک انگشت راه می رفتن!
ترکه قاشق قاشق ماست می ریخته تو رودخونه بعد یه لره می یاد می گه چی کار می کنی؟ترکه می گه دارم دوغ درست می کنم!لره بهش می گه همینه که می گن خرین دیگه،آخه این همه دوغ رو کی می خواد بخوره؟
میگن زن ذلیل چرا تو شستن ظرف ها به زنت کمک می کنی؟ میگه خب احمق اونم تو شستن لباس ها کمکم می کنه
ترکه رو برق می گیره مامانش می گه ننه جون ولش نکن همین بود که باباتو کشت
به ترکه می گن فرق کچل با هواپیما می دونی چیه؟میگه بابا ما ترکیم خر که نیستیم کچل که اصلا فرق نداره هواپیما هم نکته انحرافی بود
پنج تا داداش پولاشونو رو هم میذارند تاکسی می خرند بعد از چند وقت ورشکست می شند اگه گفتی چرا ؟ اخه پنج تایی با هم می رفتن مسافرکشی
ترکه رفت تعلیم رانندگی رفیقش پرسید چطور بود ؟ گفت : گفت خوب بود ولی مربیه خیلی مذهبی بود . هر طرف من می پیچیدم می گفت یا امام رضا یا ابوالفضل
ترکه به خدا میگه خدایا
۱۰۰۰۰۰۰۰ سال برات چقدره ؟  خدا میگه ؟ ۱دقیقه.
ترکه باز میگه :خدا
۱۰۰۰۰۰۰ یورو برات چقدره؟  خدا میگه ۱ پنی .
ترکه میگه پس یه پنی به من بده , خدا میگه
۱ دقیقه واسا
ترکه میره خواستگاری ازش میپرسن چه کاره ای ؟ روش نمیشه بگه قصاب میگه لوازم یدکی گوسفند دارم
ترکه خبر داغ می‌شنود، گوشش می‌سوزد
به ترکه می گن اگه تو دریا کوسه بهت حمله کنه چیکارمی کنی؟
میگه میرم بالای درخت . میگن تو دریا که درخت نیست .
ترکه میگه : مجبورم می فهمی ؟! مجبورررررررررم
به ترکه می گن با ماهیچه جمله بساز میگه:خر در برابر ما هیچه
ترکه عقب عقب راه میرفته، ازش میپرسند: چرا اینجوری راه میری؟ میگه:آخه بچه‌ها میگن از پشت شبیه آلن دلونی
به ترکه می گن با جیش جمله بساز میگه اصغر با آبجیش رفت سینما
میگن خره یعنی شاش ، میگه خوب با داداشاش رفت سینما
ترکه  سرشو قیرگونی کرده بود، میگن چرا اینجوری کردی؟ میگه: بینی‌ام چکه می‌کرد
ترکه می‌ره سیگار فروشی: آقا سیگار برگ دارین؟ خیر. پس یک بسته کوبیده بدین
ترکه با خدا قهر میکنه یه روز براش نامه مینویسه بالای نامه مینویسه به نام بعضی ها!!!!!
عزراییل میاد سراغ ترکه . ترکه خودش را میزنه به مردن
زنه میشینه تو ماشین (تاکسی ) زنه میگه آقا دیدید چقدر رون و سینه گرون شده؟ ترکه میگه : آره خانم لاپا هم گرون شده! زنه میگه بی تربیت این چه حرفیه ؟ ترکه میگه نه خانم منظورم لاپا ، نخود ؛ لوبیا!!!!
یک روز ترکه خواب میبینه بزرگترین نون بربری دنیا را خورده صبح که بلند میشه میبینه لحافش نیست
ترکه مقیم آمریکا می شه، یه روز می بینه: پسرش با یه دوچرخه اومد خونه. از پسرش می پرسه؟ دوچرخه رو از کجا آوردی؟ پسرش می گه: با یه دختر دوست شدم، لخت شد و گفت: همه چیم مال تو، هر کاری می خوای بکن هر چی می خوای بردار. من هم دیدم دوچرخه اش قشنگه، برش داشتم
یه روز یه ترکه خودشو تو آینه میبینه با خودش میگه این چقدر آشناست؟ بعد از یه ساعت فکر کردن میگه آهان این همون بدر سگیه که امروز تو آرایشگاه یه ساعت زل زده بود به من.
ترکه برای ماشینش قفل فرمون میخره بعد ازش میپرسن قفل فرمون ماشینت چطوره؟میگه خیلی خوبه فقط سر پیچها یه کم اذیت میکنه!
از غضنفر می پرسن؟ چه طوری ترک شدی ؟می گه: اولش تفریحی بود
ترکه تلویزیونو روشن می کنه، می بینه: هر
۶ کانال قرآن داره، تلویزیونو خاموش می کنه،می بوسه و می ذاره رو تاقچه
یه روز تلوزیون اردبیل راز بقا نشون میداده که توش چند تا خر میریزن سر یه شیر و شیر رو میکشن.تلویزیون اردبیل هم سرود ورزشکاران…دلاوران … رو پخش میکنه

ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 16 تير 1392برچسب:, توسط milad
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی :